به گزارش «یافا ذیب»، خبرنگار صابرین نیوز در کرانه باختری «ام ناصر ابوحمید»، در زمره برجستهترین زنان فلسطینی است که در میان عامه فلسطینیان به «خنساء فلسطین» شهرت دارد. او علاوه بر تحمل سالها مصائب آوارگی، اندوه غیبت اجباری شش فرزندش از جمله دو پسر شهید و چهار پسر اسیر دیگرش را در دل دارد، اما همچنان بسان کوهی مستحکم در برابر ظلم اشغالگران قد علم کرده است.
ام ناصر که خود اصالتا از اهالی نوار غزه است در گفتگو با خبرنگار صابرین نیوز در کرانه باختری در تشریح نحوه آوارگی خانوادهاش از خانه و کاشانه میگوید: من خود یک آواره هستم و در سال 1948 به همراه خانوادهام از غزه خارج شدیم. سال 1967 در حالی که فرزند ارشدم یوسف را به همراه داشتیم و دخترم ناجیه را نیز هفت ماهه باردار بودم، به همراه همسرم برای پیدا کردن کار، راهی کرانه باختری شدیم.
او در ادامه با اشاره به پیوندهای عمیق تاریخی خود و خانوادهاش با نوار غزه میگوید: بسیاری از خانوادههای فلسطینی ما را اهل غزه میدانند، حتی زمانی که فرزندم عبدالمنعم در سال 1994 بدست صهیونیستها به شهادت رسید، همه میگفتند که او اهل غزه است، نه رام الله.
ام ناصر با وجود روایتگری همه سختیهای ناشی از دست دادن عزیزانش، همچنان نمادی از شجاعت و اراده به شمار میآید. او شش فرزندش را فدای فلسطین کرده است، چهار نفر از آنها در زندانهای اشغالی به حبس ابد محکوم شده و دو نفر دیگر نیز به شهادت رسیدهاند. در این بین پیکر یکی از آنها در آغوش خاک وطن آرمیده در حالی که پیکر دیگر فرزند شهیدش پس از توقیف به دست صهیونیستها در سردخانههای این رژیم نگهداری میشود.
ام ناصر ابوحمید در توصیف احساس دلتنگیاش برای دیدار مجدد چهار فرزند اسیرش میگوید: همیشه عکس ناصر را با خود به آغوش میکشم، گاهی اوقات عکس همه فرزندانم را روی پنجره میگذارم تا مردم بیشتری آن را ببینند. هر روز در اتاق یکی از آنها میخوابم، به عکسهایشان خیره میشوم، به ویژه عکسهای ناصر را بخاطر میآورم که حال و روزش چگونه بود و چه کارهایی در منزل انجام میداد.
قصه ظلم و جفای صهیونیستها نسبت به این مادر مبارز و مقاوم فلسطینی به اسارت چهار فرزند و شهادت دو پسر دیگرش محدود نمیشود، چرا که نظامیان اسرائیلی تا به امروز دست کم برای پنج بار اقدام به تخریب خانه «ام ناصر» کردهاند.
بهرغم مصائب بیشمار تحمیل شده بر این مادر فلسطینی، او از آرزویش برای دیدار از شهر تحت محاصره جنین سخن میگوید و میافزاید: امیدوارم در آینده نزدیک به جنین بروم و ببینم چه بر سر این شهر مقاوم آمده است. تمام مادران شهدا را به آغوش بکشم، با آنها همدردی کنم، دوست دارم کسی مرا به جنین ببرد. رنج من رنج آنها و رنج همه ملت فلسطین است، مگر آنها چه گناهی مرتکب شدهاند که باید شاهد به شهادت رسیدن کودکانشان باشند؟
حاجیه ام ناصر ابوحامد علیرغم دردها و رنجهای بیشمار، همچون کوهی مستحکم در برابر اشغالگران ایستادگی کرده و نه تنها حاضر به تسلیم شدن نیست، بلکه همواره در انتظار بارقهای از امید برای توافق تبادل اسرایی است که آزاد شدن پسران اسیرش را رقم زند.
انتهای پیام/