به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری صابرین نیوز، از زمان آغاز جنگ نسل کشی رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه در اکتبر 2023 و توطئههایی که این رژیم به همراه آمریکا برای احیای طرحهای خطرناک قدیمی خود در چارچوب کوچاندن اجباری فلسطینیان از غزه تهیه کرده بودند، سوالاتی درباره میزان احتمال اجرای این توطئهها مطرح شد و این که آیا آمریکا و اسرائیل میتوانند به هدف قدیمی خود یعنی آوارگی همه مردم فلسطین برسند یا نه.
بعد از اعلام اهداف جنگی رژیم صهیونیستی که نابودی جنبش حماس در راس آنها قرار داشت، این گمانهزنیها تقویت شد که اسرائیل کل نوار غزه و زیرساختها و در واقع همه نشانههای زندگی را در این باریکه نابود خواهد کرد تا دیگر اهالی غزه جایی برای ماندن نداشته باشند و کسانی هم که توانستهاند جان سالم به در ببرند غزه را ترک کنند و به کشورهای دیگر همچون مصر یا اردن بروند.
جنایات نسل کشی که رژیم صهیونیستی در سراسر نوار غزه و به ویژه شمال این باریکه به راه انداخت، از جمله نابودی بیمارستانها و مراکز بهداشتی و جلوگیری از ورود هرگونه کمکهای غذایی و بهداشتی، در چارچوب همین طرح قرار داشت.
توطئه قدیمی کوچاندن اجباری مردم فلسطین
آواره کردن و کوچاندن اجباری مردم فلسطین توطئهای است که از زمان آغاز اشغالگری رژیم صهیونیستی در اراضی فلسطین وجود داشت و باندهای جنایتکار صهیونیستی در سال 1948 در جریان حادثه نکبت، به قتل عامهای وحشتناکی برای آوارگی فلسطینیها دست زدند.
بر اساس گزارش اداره مرکزی آمار فلسطین تا پایان سال 2023 تعداد فلسطینیهایی که در اراضی خارج از تحت سیطره صهیونیستها در کرانه باختری و همچنین نوار غزه هستند، به 5.48 میلیون نفر میرسد که تقریباً 38 درصد کل جمعیت فلسطینیها را تشکیل میدهند؛ جمعیتی که بالغ بر 14.5 میلیون نفر است. این بدان معناست که 62 درصد از فلسطینیها در خارج از سرزمینهای خود زندگی میکنند.
این درصد بالا از جمعیت مردم فلسطین در جریان دو رویداد بزرگ که یکی مربوط به تاسیس رژیم جعلی صهیونیستی در سال 1948 در فلسطین است و دیگری جنگ ژوئن 1967 ، آواره شدند.
قتل عام و انواع جنایتهای ضد بشری، روش معمول صهیونیستها برای آواره کردن مردم فلسطین است و در سال 1948 هم به همین روش جنایتکارانه متوسل شدند و از طریق آن تلاش کردند مردم فلسطین را به وحشت انداخته و آنها را وادار به ترک سرزمینشان کنند. به دنبال این حوادث مردم فلسطین که میخواستند جان خود را نجات دهند، از چند منطقه از جمله کرانه باختری و غزه به سمت کشورهای همسایه یعنی اردن، لبنان، سوریه، مصر و عراق حرکت کردند و این کشورها هنوز هم پذیرای بیشترین تعداد از آوارگان فلسطینی هستند. به عنوان مثال امروز در اردن بیش از 4 میلیون فلسطینی تابعیت اردنی گرفتهاند.
در جریان حادثه نکبت در سال 1948 بالغ بر 700 هزار تا 900 هزار فلسطینی آواره شدند و این نقطه عطف پروژه «وطن جایگزین» برای فلسطینیها بود که اسرائیل و حامیانش دنبال میکردند. آوارگی فلسطینیها بین جنگ سال 1948 و 1967 ادامه یافت و در سال 1967 بیش از 400 هزار فلسطینی آواره شدند و بخش بیشتر آنها به مصر رفتند. برخی آوارگان جنگ 1967 را تا یک میلیون نفر گفتهاند.همچنین در حمله اسرائیل به لبنان در 1978م، 65 هزار فلسطینی پناهنده در جنوب لبنان، آواره شدند. در حمله اسرائیل به لبنان در 1982م نیز که منجر به پایان یافتن حضور سازمان آزادیبخش فلسطین در لبنان شد، 15 هزار تن آواره شدند.
سیاست مداوم اسرائیل برای کوچاندن مردم فلسطین
اما آوارگی فلسطینیان بعد از جنگ 1967 متوقف نشد؛ هرچند که این جنگ آخرین جنگ بزرگی بود که میان اعراب و صهیونیستها اتفاق افتاد و منجر به آوارگی گسترده مردم فلسطین شد. بعد از آن، صهیونیستها همواره با سیاستهای استعمارگرانه و سرکوبگرانه شرایط زندگی را برای فلسطینیها در این سرزمین روز به روز سختتر کردند و فلسطین طی بیش از هفت دههای که به اشغال صهیونیستها درآمده هرگز روی امنیت و ثبات را ندیده است.
اعمال محاصره و تحریم، گسترش اشغالگری در اراضی فلسطینیها، افزایش اقدامات سرکوبگرانه از جمله کشتار و بازداشت شهروندان فلسطینی به شکل مداوم، از جمله سیاستهای غیر انسانی است که صهیونیستها برای وادار کردن مردم فلسطین به ترک سرزمین خود به کار گرفتهاند.
صهیونیستها با گسترش شهرک سازی در اراضی فلسطین همواره در تلاش جهت تنگتر کردن عرصه برای فلسطینیها بودهاند؛ به طوری که تعداد شهرکهای اسرائیلی در مناطق مختلف فلسطین در سال 1977 حدود 40 هزار شهرک بود، اما این تعداد در سال 2017 به بیش از 604 هزار شهرک رسید و ارزیابیها نشان میدهد که اسرائیل قصد دارد تعداد شهرکهای خود را در اراضی فلسطین تا سال 2050 به نزدیک 2 میلیون شهرک برساند.
جنگ غزه و احیای پروژه آوارگی فلسطینیها
اما با همه این وجود، کوچاندن اجباری همه فلسطینیها همواره برای اسرائیل در حد یک رویا باقی ماند و طرحهای متعدد آمریکا هم نتوانست این رویا را به واقعیت تبدیل کند. در این میان صهیونیستها جنگ نسل کشی علیه نوار غزه بعد از عملیات طوفان الاقصی را به عنوان فرصتی برای احیای رویای قدیمی خود دانستند و تصمیم گرفتند سیاست زمین سوخته را برای سیطره بر نوار غزه و بیرون کردن مردم آن اجرا کنند.
در ماههای ابتدایی جنگ غزه، رسانههای عبری یک سند وابسته به وزارت اطلاعات رژیم صهیونیستی را فاش کردند که نشان میداد آواره کردن فلسطینیها از غزه به سمت سینا ایدهآلترین طرح اسرائیل است.
صهیونیستها میدانند که هر عملیاتی برای آوارگی مردم فلسطین در مقیاس بزرگ، مستلزم کمپینهای سیاسی و رسانهای گسترده جهانی است تا افکار عمومی دنیا را متقاعد کند. بر همین اساس، اشغالگران دائماً ادعا میکردند که تنها راه حل ثبات در منطقه ساختن یک «کشور یهودی» در سراسر فلسطین است؛ کشوری که همه ساکنان آن یهودی باشند و خبری از اعراب و فلسطینیها نباشد.
اما افکار عمومی و وجدانهای بیدار جهان که پیشتر هم طرح آوارگی مردم فلسطینی را نمیپذیرفت، بعد از مشاهده جنایات اسرائیل در غزه در جریان جنگی که نزدیک به یک سال و نیم طول کشید، تحت هیچ شرایطی قبول نمیکند که مردم فلسطین در راستای تحقق اهداف اسرائیل آواره شوند.
همچنین آوارگی مردم فلسطین یک واقعیت خطرناک همیشگی برای کشورهای عربی به ویژه کشورهای همسایه فلسطین است و اردن و مصر همواره از این موضوع وحشت داشتهاند. آوارگی فلسطینیان به کشورهای عربی یک موضوع پیچیده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است؛ آن هم در شرایطی که اغلب این کشورها از چالشهای متعدد در زمینههای مذکور رنج میبرند.
همانطور که اشاره شد، بخش مهمی از سیاست رژیم صهیونیستی برای آواره کردن مردم فلسطین، انجام جنایات و قتل عامهای وحشتناک بود. همچنین دولتهای مختلف آمریکا بارها از اصطلاح «مهاجرت موقت» برای فلسطینیها استفاده کردهاند تا آنها را فریب بدهند؛ اما در نهایت مشخص شده که هیچ طرح موقتی وجود ندارد و هرگونه آوارگی فلسطینیها دائمی خواهد بود.
نابودی رویای اسرائیل در دل غزه با راهبرد مقاومت
این سیاست همانی است که طی 15 ماه جنگ در غزه به وحشیانهترین شکل ممکن اجرا شد. طبق آمار نهادهای بینالمللی، بیش از 90 درصد مردم غزه در جریان جنگ در داخل این باریکه آواره شدند و دائماً از منطقهای به منطقه دیگر میرفتند. همچنین مردم غزه طی دهههای گذشته بیش از دیگر فلسطینیها در معرض پروژههای جنایتکارانه رژیم صهیونیستی قرار داشتهاند.
مردم غزه به دلیل جنگهایی که مدام در آن درگیر بودند، تجربه متفاوتی نسبت به سایر فلسطینیها دارند و فرهنگ مقاومت و مبارزه به شکل اصیل در میان آنها تثبیت شده است.
در اینجا همچنین باید وضعیت روحی و روانی مردم نوار غزه را نیز مورد توجه قرار داد که به ساختار اجتماعی آنها و جنبشهای مقاومت پیوند میخورد. این ساختاری بسیار در هم تنیده است؛ زیرا دهها هزار مبارز گروههای مقاومت فلسطین از همین فرزندان غزه هستند و نکته قابل توجه اینجاست که نسل جدید انگیزه و اشتیاق بسیار بیشتری برای مقاومت و دفاع از سرزمین خود در برابر اشغالگران دارند.
این روحیه مردم غزه همان چیزی است که موجب شد رژیم صهیونیستی با وجود برخورداری از حمایتهای نامحدود قدرتهای بزرگ دنیا و در راس آن آمریکا در سطوح مختلف به ویژه نظامی و با وجود نابودی همه نشانههای زندگی در غزه، نتواند به هدف مهم خود که آوارگی اجباری این مردم بود برسد.
دستاورد مقاومت و اولین بازگشت تاریخی فلسطینیها
در نتیجه این استواری و مقاومت افسانهای اهالی غزه، امروز دوشنبه موج بزرگ بازگشت فلسطینیها به مناطق خود در شمال نوار غزه آغاز شده که آن را اولین بازگشت فلسطینیها در تاریخ آوارگی این ملت میدانند.
صبح دوشنبه 27 ژانویه 2025 برابر با 8 بهمن سال 1403 ، دهها هزار آواره فلسطینی با وجود شرایط سخت و سرمای شدید از طریق گذرگاه نتساریم به شمال نوار غزه برگشتند و موج بزرگ بازگشت آوارگان همچنان ادامه دارد.
«سعید زیاد» تحلیلگر سیاسی عرب زبان میگوید: این اولین بار در تاریخ است که فلسطینیها بعد از اینکه همیشه تبعید و آواره بودند به مناطق خود برمیگردند.
به همین دلیل است که مقامات و محافل صهیونیستی بازگشت فلسطینیها به شمال نوار غزه را شکست و تسلیمی بزرگ برای اسرائیل میدانند؛ جایی که ایتمار بن گویر، وزیر مستعفی کابینه رژیم صهیونیستی گفت که بازگشت فلسطینیها به شمال نوار غزه تصویری از پیروزی حماس و بخش تحقیرآمیز دیگری از توافق آتش بس است.
ایتمار بن گویر تاکید کرد: این چیزی نیست که بیانگر پیروزی مطلق اسرائیل باشد؛ بلکه تسلیم کامل است. نیروهای اسرائیلی به این خاطر در غزه نجنگیدند و جانشان را از دست ندادند که ما اکنون این تصاویر را ببینیم.
رادیو ارتش رژیم صهیونیستی هم به نوبه خود اعلام کرد که حماس صبح امروز بعد از بازگشت ساکنان آن به شمال نوار غزه، به هر آنچه که میخواست رسید.
منابع نظامی رژیم صهیونیستی هم در گفتگو با روزنامه عبری یدیعوت آحارانوت اعلام کردند که محور نتساریم باید به عنوان یک برگ برنده اسرائیل در مذاکرات حفظ میشد؛ زیرا اهمیت این محور برای حماس کاملاً مشخص است. اسرائیل با باز کردن محور نتساریم بدون دریافت هیچ امتیازی، بهای یک معامله کامل را پرداخت کرد.
انتهای پیام/