به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری صابرین نیوز، روزنامه «ایزوستیا»، چاپ مسکو، در تحلیلی نوشته است: دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده به کیت کلوگ، فرستاده ویژه خود در امور اوکراین مأموریت داده تا ظرف 100 روز به مناقشه اوکراین پایان دهد. وی برای تحقق این هدف، اولتیماتومی به روسیه داده و تهدید کرده است که در صورت ادامه درگیریها، تعرفههای واردات و تحریمهای جدیدی علیه مسکو اعمال خواهد کرد.
در جریان مبارزات انتخاباتی ترامپ وعده داده بود که ظرف یک روز به درگیریها پایان خواهد داد، اما بعدها خود اذعان کرد که تحقق این وعده غیرممکن است. اکنون ترامپ وظیفهای جاهطلبانه برای کیت کلوگ تعیین کرده و او را موظف به پایان دادن به جنگ اوکراین ظرف 100 روز نخست ریاستجمهوری خود کرده است. این خبر که ابتدا توسط رسانههای آمریکایی منتشر شد، به سرعت در رسانههای جهان بازتاب یافت و تاکنون از سوی مقامات واشنگتن نه تأیید و نه تکذیب شده است. 100 روز نخست ریاستجمهوری معمولاً در سیاست آمریکا بهعنوان دورهای نمادین برای ارزیابی عملکرد رئیسجمهور جدید در نظر گرفته میشود. این دوره در تاریخ 30 آوریل به پایان خواهد رسید.
رئیسجمهور آمریکا تا به امروز اقدام عملی مشخصی برای حل بحران اوکراین انجام نداده و هیچ طرح صلحی را نیز ارائه نکرده است. با این حال، او در تاریخ 22 ژانویه در شبکه اجتماعی خود پیامی منتشر و در آن تهدید کرد که اگر درگیریها متوقف نشود، اقدامات اقتصادی سخت گیرانهای علیه روسیه اتخاذ خواهد کرد.
به نوشته این روزنامه، حتی اگر فرض کنیم که ترامپ بتواند تمام واردات روسیه به ایالات متحده را متوقف کند، تأثیر اقتصادی این اقدام بسیار محدود خواهد بود. در سال 2024، روسیه تنها کالاهایی به ارزش 2.9 میلیارد دلار به آمریکا صادر کرده است، که تقریباً 10 برابر کمتر از میزان صادرات در سال 2021 است. کاهش صادرات آمریکا به روسیه منجر به فروپاشی اقتصاد این کشور نشد و این کمبود از طریق منابع دیگر جبران شد. بنابراین، ترامپ ابزاری را برای پایان دادن به جنگ اوکراین انتخاب کرده که دیگر همه میدانند که کارآمد نیست و هیچ اثر قابلتوجهی بر تصمیمات مسکو نخواهد داشت.
علاوه بر این، هرگونه تحریمی، حتی آنهایی که کارایی نداشته یا از اهمیت کمتری برخوردارند، تأثیرات منفی بر روابط دوجانبه دارند؛ روابطی که در نهایت باید روزی بهبود یابند. اگر ترامپ به دنبال ایجاد گفتوگو با روسیه است، همانطور که بهصورت علنی اعلام کرده، تهدید به تحریم هیچ کمکی به این هدف نخواهد کرد. این تهدیدها در نهایت با اصول دیپلماسی بینالمللی که برای آغاز مذاکرات درباره سرنوشت اوکراین ضروری است، در تضاد هستند.
یکی از نقاط ضعف ترامپ این است که او حتی نمیتواند به خواستههای اوکراین پاسخ دهد؛ خواستههایی که شامل تضمینهای امنیتی برای آینده میشود. کییف پیش از این چندین توافقنامه با کشورهای اروپایی در این زمینه امضا کرده است، اما بیشتر این توافقات شامل تعهدات مرتبط با ارسال تجهیزات نظامی به اوکراین است که تغییر قابلتوجهی در میدان جنگ ایجاد نکردهاند. ترامپ نیز در شرایط فعلی از پذیرش اوکراین در ناتو، اعزام نیروهای آمریکایی به خاک این کشور و حتی افزایش کمکهای نظامی و مالی خودداری کرده، همانطور که در سخنرانیهای انتخاباتی خود وعده داده بود.
به عقیده ترامپ و تیم او، مشارکت واشنگتن در روند اوضاع در اوکراین باید به حداقل برسد و اروپا مسئولیت حفاظت از کییف را بر عهده بگیرد. بنابراین، اگر ایالات متحده نمیتواند برای اوکراین موضعی قدرتمند در مذاکرات فراهم کند، خود نیز دلیل قانعکنندهای برای دیکته کردن شرایط به روسیه نخواهد داشت. تهدیدهای مربوط به تحریم نیز نمیتوانند پیشرفتای نظامی نیروهای مسلح روسیه در جبهه نبرد را متوقف کنند. با این رویکرد، ترامپ قادر نخواهد بود پیشروی ارتش وسیه را متوقف کند یا مسکو را مجبور به کنار گذاشتن اهداف خود کند.
واقعیت این است که برای دستیابی به توافق و پایان دادن به این درگیری، ترامپ باید خواستههای روسیه را نیز در نظر بگیرد؛ خواستههایی که در سال 2024 توسط ولادیمیر پوتین مطرح شد. این خواستهها شامل اعلام وضعیت غیرمتعهد برای اوکراین و خروج نیروهای اوکراینی از دو جمهوری دونتسک و لوهانسک، و همچنین مناطق خرسون و زاپروژیا است. تحقق این شروط میتواند راه را برای آغاز مذاکرات میان روسیه و اوکراین هموار کند.
از سوی دیگر، اظهار نظر اخیر پوتین مبنی بر اینکه اگر دونالد ترامپ در سال 2020 رئیسجمهور شده بود، درگیری اوکراین ممکن بود اتفاق نیفتد، نشاندهنده نوعی اعتبار و اعتمادی است که به او داده شده و این سخن نشان میدهد که روسیه برای مذاکره، بهویژه با رئیسجمهور کنونی آمریکا، آمادگی داشته و در انتظار اقدام دولت ترامپ در این زمینه است.
کارشناسان معتقدند که اقدامات بیثمر و متناقضی که ترامپ تاکنون انجام داده، تردیدهایی را ایجاد میکند که آیا او واقعاً قصد پایان دادن به بحران اوکراین را دارد یا خیر و واقعیت این است که وی نیز مانند جو بایدن، رئیسجمهور پیشین، علاقهای به حل ریشهای تناقضاتی که به این بحران منجر شدهاند، ندارد. دلیل این نتیجه گیری آن است که چنین بحرانی به ایالات متحده اجازه میدهد تا بازدارندگی روسیه را تقویت کرده و مانع از شکلگیری یک نظام چندقطبی در جهان شود.
برای انجام مذاکرات واقعی و معطوف به حل و فصل بحران اوکراین، واشنگتن باید از سیاست خارجی تنش برانگیز پیشین خود دست کشیده و رویکردی سازندهتر اتخاذ کند. تنها در این صورت است که امکان دستیابی به توافقی پایدار و پایان دادن به این مناقشه فراهم خواهد شد.
انتهای پیام/