به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری صابرین نیوز، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در تلاش است تا مسیر سیاست خارجی واشنگتن را به طور اساسی تغییر دهد. با این حال، با توجه به درگیری سیاسی او با ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، به نظر میرسد که وی مایل به تشدید روابط هم با شرکا و هم با رقبای ژئوپلیتیکی آمریکا است.
اقدامات ترامپ بیشتر ناگهانی و احساسی است. رئیسجمهور آمریکا در صدد کاهش هزینهها، تشدید سیاستهای مهاجرتی و توقف جنگ روسیه و اوکراین است. با این حال، این امر منجر به پیامدهای متناقضی شده است: اقدامات او هم در عرصه جهانی و هم در میان بخشی از نخبگان آمریکایی مورد انتقاد قرار گرفته است.
ترامپ به گفته خودش، میخواهد «عظمت سابق آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی را بازگرداند.»
وی یکی از وظایف کلیدی را توقف درگیری مسلحانه در اوکراین میداند. علاوه بر این، او با هدف تقویت موقعیت آمریکا در جهان، تعرفههایی را علیه چین وضع کرده که تلاشی آشکار برای تأثیرگذاری بر نفوذ فزاینده نظامی-سیاسی و اقتصادی پکن است.
در عین حال، جنگ تجاری آغاز شده توسط ترامپ با نزدیکترین همسایگان – کانادا و مکزیک – که کالاهای آنها نیز مشمول تعرفه شده، از نظر سیاسی نامفهوم است. احتمالاً در آینده نزدیک، اقدامات مشابهی ممکن است علیه کشورهای اروپایی نیز اتخاذ شود.
میتوان ادعا کرد که دونالد ترامپ با تصمیمات خود، توازن روابط سیاسی و اقتصادی آمریکا با جهان، از جمله با متحدانش را بر هم میزند.
در مورد آسیای مرکزی نیز شاهد کاهش کمکهای آمریکا در زمینه پروژههای اجتماعی و در نتیجه کاهش حضور آمریکا هستیم. علاقه واشنگتن به این منطقه پس از وقایع 11 سپتامبر 2001 به میزان قابل توجهی افزایش یافت. در آن دوره، پایگاههای هوایی آمریکا برای تأمین تدارکات عملیات ضد تروریستی در افغانستان در قلمرو قرقیزستان (از 2001 تا 2014) و ازبکستان (از 2001 تا 2005) مستقر شدند.
کاهش نفوذ آمریکا در آسیای میانه و ظهور بازیگران جدید
سالهای 2001 تا 2014 را میتوان “دوران طلایی” در توسعه روابط آمریکا با جمهوریهای آسیای میانه نامید: آمریکاییها به طور موقت وفاداری نخبگان سیاسی محلی را به لطف پرداختهای اجاره پایگاهها و کمکهای نظامی-فنی به دست آوردند. با این حال، حتی در این دوره، واشنگتن تمایلی به توسعه فعال سیاست سرمایهگذاری در منطقه نداشت.
پس از خروج پایگاههای نظامی آمریکا، نفوذ آمریکا در آسیای میانه رو به کاهش گذاشت و بیشتر نمادین شد تا واقعی.
چین از این فرصت استفاده کرد. پکن عدم وجود تأسیسات نظامی آمریکا را تضمینی برای امنیت سرمایهگذاریهای خود تلقی کرد. طی 10 سال گذشته، چین به موفقیتهای چشمگیری در تأمین مالی پروژههای زیربنایی منطقه دست یافته، به نیروهای مسلح آسیای میانه کمک کرده و توانسته است آنها را در سیستم همکاری دفاعی خود مشارکت دهد.
امروزه، موفقیتهای آمریکا و دستاوردهای چین در آسیای میانه قابل مقایسه نیستند؛ آمریکاییها عملاً نقش نظامی-سیاسی یا اقتصادی مهمی در منطقه ایفا نمیکنند. تنها ابزار نفوذ آمریکا، سازمانهای غیردولتی و حقوق بشری، رسانههای مستقل و برنامههای اجتماعی باقی مانده بود. با این حال، کاهش فعالیتهای USAID (آژانس توسعه بینالمللی آمریکا) به دستور ترامپ، عملاً فعالیت این ساختارها در آسیای میانه را به صفر میرساند.
آژانس توسعه بینالمللی آمریکا در قرقیزستان از توسعه کشاورزی، کسبوکارهای کوچک و متوسط، کارآفرینی زنان و همچنین سیستمهای آموزش و بهداشت حمایت میکرد. توقف فعالیتهای USAID میتواند پیامدهای منفی برای برخی از اقشار جمعیت کشورهای آسیای میانه داشته باشد. با این حال، آمریکاییها حتی این حضور نمادین در منطقه را از دست میدهند. در چنین شرایطی، واشنگتن در آینده دیگر هیچ ابزاری از قدرت نرم برای مهار چین و روسیه نخواهد داشت.
آسیای میانه، اولویتی دور از دسترس برای ترامپ؛ اروپا به دنبال اتحاد نظامی جدید
اگر به وضعیت ژئوپلیتیکی اروپا و فرآیندهای داخلی در آمریکا توجه کنیم، میتوان حدس زد که آسیای میانه، مانند گذشته، بعید است در میان اولویتهای ترامپ قرار گیرد. در حال حاضر، رهبر آمریکا در تلاش است تا با تهدید به تعلیق کمکهای نظامی به کییف، رئیسجمهور اوکراین را با قاطعیت مهار کند.
متحدان اروپایی و خود اوکراینیها، واکنشهای احساسی ترامپ را بیشتر به عنوان اقدامات یک تاجر تلقی میکنند تا رئیسجمهور یک قدرت جهانی. در شبکههای اجتماعی و پورتالهای خبری، امتناع ترامپ از ادامه حمایت از کییف و همچنین تلاشهای او برای کاهش تحریمها علیه کرملین، به عنوان تمایل رئیس جدید آمریکا برای جلب رضایت ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه تلقی میشود.
نخبگان سیاسی اروپا، به بیان ملایم، متحیر شدهاند. در اروپا متوجه شدهاند که در آینده، فضای اروپا نیازمند تشکیل یک اتحاد نظامی-سیاسی جدید بدون مشارکت آمریکا، اما با حضور الزامی اوکراین خواهد بود. برای اروپا، از جمله کشورهای بالتیک، اوکراین امروز مهمترین شریک در حوزه امنیت اتحادیه اروپا است، به شرطی که ارتش اوکراین با تدارکات نظامی-فنی تامین شود و کسری بودجه کییف از طریق وامها و کمکهای بلاعوض پوشش داده شود.
ترامپ به اروپا علامت میدهد که آمریکا تحت رهبری او تمایلی به صرف پول یا ارسال سلاح برای تضمین امنیت فرانسه یا آلمان ندارد. بر این اساس، به نظر میرسد پاریس و برلین مصمم به ایجاد یک بلوک نظامی مستقل در قالب «اروپا+اوکراین» هستند. بعید نیست که تعداد نیروهای مسلح اوکراین با حمایت متحدان اروپایی به 2 میلیون نفر برسد. بدین ترتیب، اروپا سپری مطمئن در قالب اوکراین به دست خواهد آورد.
انتهای پیام/