گروه بینالملل خبرگزاری صابرین نیوز ـ چهل و یکمین شماره از پادکست «در عمق» که به بررسی مهمترین روندها، تحولات و همچنین شخصیتها در غرب آسیا میپردازد، روز دوشنبه 27 اسفند ماه 1403 ضبط شده و منتشر شد. در این شماره به موضوع اولین اقدام نظامی آمریکا در دوره دوم دونالد ترامپ که علیه یمن انجام شد، میپردازیم.
حمله اخیر آمریکا در شب شنبه علیه یمن، به عنوان اولین عملیات نظامی ایالات متحده در دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ، رویدادی قابل توجه به شمار میرود. این اقدام، که در محیط ناآرام یمن و منطقه وسیعتر خاورمیانه رخ میدهد، بر تعهد پایدار ایالات متحده به سیاستهای نظامی و امنیتی خود در این منطقه تاکید میکند. انتخاب یمن به عنوان صحنه عملیات، این تصور را تقویت میکند که آمریکا همچنان استفاده از زور نظامی را برای دستیابی به اهداف استراتژیک خود در این بخش حیاتی از جهان در اولویت قرار میدهد.
اگرچه این حمله توجه رسانهای قابل توجهی را به خود جلب کرد، که نشاندهنده یک استراتژی روابط عمومی است، اما یک تحلیل مقایسهای با حمله گستردهتر آمریکا در ماه اکتبر، تصویری ظریفتر را آشکار میسازد. از نظر گستردگی عملیاتی، حمله اخیر ظاهراً دامنه کمتری داشته است. در عملیات اکتبر، بمبافکنهای استراتژیک B-2 و بمبهای قدرتمند GBU-47 به کار گرفته شدند. در مقابل، حمله اخیر از بمبهای سبکتر GBU-31 استفاده کرد. این تفاوت در مهمات، نشاندهنده دامنه محدودتر عملیات اخیر در مقایسه با حمله اکتبر است. با وجود این کاهش نسبی مقیاس، حمله شب شنبه همچنان یکی از مهمترین اقدامات نظامی آمریکا در یمن در سالهای اخیر محسوب میشود که بر سطح مداوم و نگرانکننده درگیریها تاکید دارد.
حمله آمریکا در ماه اکتبر ظاهراً با هدف فلج کردن تواناییهای موشکی و پهپادی انصارالله و همچنین هدف قرار دادن انبارهای تسلیحاتی آنها انجام شد. با این حال، موفقیت ادعایی این عملیات مورد تردید قرار گرفته است. برخلاف ادعاهای مطرح شده توسط منابع آمریکایی، انصارالله با ادامه حملات موشکی و پهپادی خود، حتی به مکانهایی دوردست مانند تلآویو، تابآوری خود را نشان داد.
این ظرفیت عملیاتی مداوم انصارالله به شدت نشان میدهد که آسیبهای وارده به آنها در حمله اکتبر کمتر از آن چیزی بوده است که در ابتدا توسط آمریکا به تصویر کشیده شده بود. این تابآوری سوالاتی را در مورد اثربخشی واقعی و نتایج استراتژیک مداخلات نظامی گسترده و پر سر و صدا مطرح میکند.
حمله اخیر شب شنبه ویژگیهای متمایزی دارد که آن را از درگیریهای قبلی متمایز میکند. میتوان آن را به طور کلی به دو مرحله اصلی تقسیم کرد که هر یک اهداف مشخصی را دنبال میکردند. مرحله اول بر هدف قرار دادن سیستماتیک زیرساختهای نظامی انصارالله متمرکز بود. این شامل داراییهای حیاتی برای تواناییهای عملیاتی آنها مانند سایتهای پرتاب موشک، سیستمهای راداری و تاسیسات پهپادی بود. هدف به وضوح تضعیف و سرکوب توانایی انصارالله برای اعمال قدرت نظامی، به ویژه در حوزه جنگ موشکی و پهپادی بود.
مرحله دوم حمله، تمرکز را به مناطقی منتقل کرد که گمان میرفت محل استقرار فرماندهان و رهبران کلیدی ارتش یمن، احتمالاً اشاره به ساختار رهبری انصارالله، باشد. این نشاندهنده تلاشی نه تنها برای فلج کردن تواناییهای عملیاتی، بلکه برای مختل کردن ساختار فرماندهی و کنترل نیروی متخاصم است. با این حال، تا به امروز، هیچ گزارش تایید شدهای مبنی بر کشته شدن رهبران بلندپایه انصارالله در حمله اخیر منتشر نشده است. این امر میتواند نشان دهد که یا عملیات در این هدف خاص ناموفق بوده است، یا رهبری انصارالله در مکانهای مورد هدف حضور نداشتهاند.
یک نتیجه تلخ و نگرانکننده از حمله اخیر، افزایش قابل توجه تلفات غیرنظامیان در مقایسه با عملیات قبلی است. این افزایش تلفات به دلیل هدف قرار دادن عمدی مناطق مسکونی، از جمله مکانهایی در صنعا و صعده، نسبت داده میشود. تصمیم به حمله به مناطق مسکونی غیرنظامی، هزینه انسانی غم انگیزی را به همراه داشته است. آمار رسمی گزارش میدهد که 31 کشته و 102 زخمی به عنوان پیامد مستقیم حمله شب شنبه بوده است.
منابع غیررسمی مدعیاند تلفات ممکن است حتی بیشتر باشد و احتمالاً به 40 نفر برسد. این افزایش تلفات غیرنظامیان نگرانیهای جدی اخلاقی و بشردوستانه را در مورد ماهیت و نحوه انجام این عملیات نظامی، به ویژه در رابطه با تناسب نیرو و حفاظت از افراد غیرنظامی، برانگیخته است.
پیام اصلی که از این حملات منتقل میشود، تلاش آشکار برای تخریب و تضعیف قدرت نظامی انصارالله، با تاکید ویژه بر خنثی کردن تواناییهای راداری و موشکی آنها است. این تمرکز استراتژیک نشان میدهد که آمریکا قصد دارد با سرکوب تواناییهای نظامی انصارالله، کنترل بیشتری بر درگیریهای جاری در منطقه اعمال کند.
آمریکا با کاهش این ظرفیتهای عملیاتی خاص، به دنبال پیشبرد اهداف نظامی و سیاسی خود در خاورمیانه است. با این حال، اثربخشی و پیامدهای بلندمدت چنین استراتژیهایی، به ویژه در زمینه درگیریهای پیچیده منطقهای، همچنان موضوع بحث و بررسی مداوم است. حمله اخیر، با مقیاس عملیاتی ظریف و تاثیر غمانگیز بر غیرنظامیان، به عنوان یادآوری آشکار از پویاییهای پیچیده و هزینه انسانی مداخلات نظامی در خاورمیانه عمل میکند.
انتهای پیام/