گروه بینالملل خبرگزاری صابرین نیوز ـ بیست و هشتمین شماره از پادکست «در عمق» که به بررسی مهمترین روندها، تحولات و همچنین شخصیتها در غرب آسیا میپردازد، روز چهارشنبه 22 اسفند ماه 1403 ضبط شده و منتشر شد. در این اپیزود «منصور براتی» میزبان «مهدی رزمآهنگ»، کارشناس حوزه اقتصاد بین الملل و ژئوپلیتیک است.
بازتعریف نقش ایران در عرصه بینالملل به معنای تغییر جایگاه، عناوین و تعاملات ایران در فضای جهانی است، به گونهای که این کشور بتواند هم جایگاه از دست رفته خود را بازیابی کند و هم با خلق نقش جدید، بهرهگیری مؤثرتری از ظرفیتهای داخلی و منطقهای داشته باشد. ایران برای دستیابی به این نقش جدید، نیازمند بازاندیشی در موقعیت خود در نظم بینالملل و ایجاد استراتژیهای تازه است که با تحولات جهانی همسو باشد. این بازتعریف نه تنها امکان تأمین نیازهای توسعهای را فراهم میسازد، بلکه به عنوان یک کانون قدرت، میتواند امنیت و ثبات را در منطقه و فراتر از آن تقویت کند.
بررسی نقش سابق ایران در عرصه بینالملل
ایران پیش از سال 2012 دارای یک نقش استراتژیک مبتنی بر تراز انرژی جهانی بود. این کشور نه تنها یکی از صادرکنندگان بزرگ نفت به کشورهای اروپایی، ژاپن، کره جنوبی، هند و چین به شمار می رفت، بلکه موقعیت جغرافیایی ایران باعث شده بود که بر یکی از مهمترین مسیرهای تجارت انرژی در جهان، یعنی تنگه هرمز، نظارت داشته باشد. نقش ایران به صورت زیر قابل تعریف است:
کنش ایجابی: صادرات حدود 2.5 میلیون بشکه نفت روزانه به کشورهای مختلف، که تأثیر بسزایی در تأمین نیازهای انرژی آنها داشت؛
کنش سلبی: کنترل تنگه هرمز بدون ایجاد مخاطره، که منجر به حفظ امنیت این آبراه حیاتی در تجارت جهانی میشد.
در قبال این نقش استراتژیک، ایران ارزهای جهانی نقدشونده (دلاری و یورویی) به دست میآورد که برای تأمین نیازهای فرامرزی همچون: غذا، دارو، کالاهای سرمایهای و واسطهای، و حتی تأمین مالی و سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی ضروری بود.
چالشها و تحولات منجر به از دست رفتن نقش سابق
در سالهای پس از 2012، مجموعهای از تحولات داخلی و خارجی باعث شد ایران نقش پیشین خود را دستخوش تضعیف ببیند:
تحولات داخلی: افزایش تلاشهای ایران برای تقویت بردارهای قدرت منطقهای و نظامی، که با نظم مورد نظر ایالات متحده در تضاد بود؛
تحولات خارجی: آمریکا با توسعه فناوری استخراج نفت و گاز شیل از واردکننده خالص انرژی به صادرکننده خالص انرژی تبدیل شد. این تحول بنیادین، نه تنها وابستگی آمریکا به واردات انرژی را کاهش داد، بلکه امکان تحریم گسترده ایران و تصاحب بازارهای نفت آن توسط آمریکا و متحدانش را فراهم کرد. به مرور زمان، ایران بازارهای سنتی خود نظیر ژاپن، کره جنوبی و بخشی از بازار هند را از دست داد.
ضرورت بازتعریف نقش ایران و چالشهای کنونی
با از دست رفتن نقش پیشین، ایران نیازمند تولید یک نقش استراتژیک جدید است؛ نقشی که بتواند ظرفیتهای این کشور را فعال کرده و نیازهای توسعهای آن را برآورده سازد. در شرایط فعلی، ایران همچنان در قالب همان زیست نفتی عمل میکند، اما این مدل دیگر نمیتواند به طور کامل پاسخگوی نیازهای اقتصادی و امنیتی ایران باشد. دو چالش اساسی در این مسیر وجود دارد:
تکافوی نقش نفتی: صادرات نفت به برخی کشورها نظیر چین، به لحاظ اقتصادی و ارزی نمیتواند نیازهای توسعهای ایران را به طور کامل تأمین کند.
عدم تطابق محل تولید و مصرف ارز: ایران ارزهای حاصل از صادرات نفت را از کشورهایی نظیر چین تولید میکند، اما نیازهای توسعهای خود را در مناطق دیگری نظیر اروپا مدنظر دارد. این عدم تطابق، امنیت اقتصادی و سیاسی ایران را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
احتمال بازگشت به نقش سابق و موانع موجود
یکی از پرسشهای مطرح این است که آیا رفع تحریمها میتواند ایران را به نقش سابق خود بازگرداند. گرچه چنین احتمالی ممکن است در ابتدا جذاب به نظر برسد، اما باید توجه داشت که جایگاه قبلی ایران در نظام بینالملل صرفاً یک قطعه از پازل جهانی بود. در طول 12 سال گذشته، این جایگاه از سوی سایر کشورها پر شده است و بازگشت به آن نقشِ گذشته دیگر امکانپذیر نیست.
ضرورت خلق نقش جدید و محورهای اصلی
ایران برای بازتعریف نقش خود در عرصه بینالملل نیازمند خلق یک نقش جدید است. این فرایند نیازمند توجه دقیق و مجدد به ظرفیتهای جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی ایران است. یکی از محورهای اصلی این خلق نقش جدید، استفاده از توانمندیهای منطقهای و بهرهگیری از روابط با کشورهای غرب آسیا است. به نظر میرسد تنها از طریق بازاندیشی در ظرفیتهای موجود و تعریف یک استراتژی جامع میتوان تضمین کرد که ایران جایگاه مناسبی در نظم جدید جهانی به دست آورد.
انتهای پیام/