گروه بینالملل خبرگزاری صابرین نیوز ـ دهمین شماره از پادکست «در عمق» که به بررسی مهمترین روندها، تحولات و همچنین شخصیتها در غرب آسیا میپردازد، روز یکشنبه 7 بهمن ماه 1403 به میزبانی خبرگزاری صابرین نیوز منتشر شد.
اصطلاح «فصائل تسویه» از سال 2016 و پس از آزادسازی حلب در سوریه به تدریج شکل گرفت و در سال 2017 به عنوان یک عنصر کلیدی در معادلات امنیتی و نظامی این کشور تثبیت شد. این گزارش به بررسی پدیده «فصائل تسویه» میپردازد؛ اینکه این فصائل چه ماهیتی دارند؟ چگونه شکل گرفتند؟ چه دستهبندیهایی دارند؟ و چه پیامدهایی برای صحنه نظامی و سیاسی سوریه به همراه داشتهاند؟
زمینه و بستر شکلگیری فصائل تسویه
در سالهای اولیه بحران (2011-2013)، بخش قابل توجهی از گروههای مسلح مخالف حکومت سوریه را گروههای «ارتش آزاد سوریه» تشکیل میدادند. بسیاری از این گروهها، با این تصور که حکومت بشار اسد به زودی سقوط خواهد کرد، سلاح به دست گرفتند و هدفشان «مشارکت در دولت آینده سوریه» بود.
از نظر ایدئولوژیک، عموم گروههای ارتش آزاد، سلفی نبودند و انگیزهای برای جهاد و جنگهای سنگین نداشتند. این نکته در مورد این دسته از گروههای عضو ارتش آزاد بارزتر بود؛ زیرا اساسا از نظر ایدئولوژیک فاقد جهتگیری خاصی بودند.
با ظهور گروههای افراطی و تروریستی مانند داعش و جبهه النصره در سوریه، معادلات جنگ تغییر کرد. عمده این گروهها، خطر «تروریسم تکفیری» را بیشتر از دولت بشار اسد میدانستند و به همین جهت، در وضعیت دشواری قرار گرفتند؛ در یک سو بشار اسد را میدیدند که علیه او دست به سلاح بردهاند و در سوی دیگر گروههای تکفیری را میدیدند که آنها را بدتر از اسد میدانستند؛ به ویژه اینکه بخشی از همین تکفیریها هم نه تنها بشار اسد و حکومت وقت، بلکه همین گروه های مسلح را نیز تکفیر میکردند.
در چنین وضعیتی، تشکیل «ائتلاف سوریه دموکراتیک» با استقبال بخشی از فصائل تسویه مواجه شد و فورا به آن پیوستند (به ویژه در شمال سوریه)؛ اما در ادامه با مشاهده انحصارطلبی کردها و مطالبه آنان برای خودمختاری، قسد هم به گزینه منفی برای آنها تبدیل شد.
در این وضعیت دشوار، بازگشت به سمت دمشق و توافق با ارتش سوریه هم ریسک بالایی داشت؛ زیرا این گروهها میدانستند که تسلیم سلاح به ارتش سوریه میتواند منجر به برخورد نامناسب شود.
شکلگیری و ماهیت فصائل تسویه
در این شرایط، روسیه پس از آزادسازی حلب، ابتکار عمل را به دست گرفت و به گروههای ارتش آزاد پیشنهاد «مصالحه» یا «سازش» داد. در سال 2017، روسیه واحدی نظامی به نام «پلیس صلحبان» یا «پلیس دیدهبان صلح» ایجاد کرد. وظیفه این واحد، ارتباط با گروههای ارتش آزاد و ارائه پیشنهاد سازش بود.
استدلال روسیه نسبت به این گروهها این بود که:
- احتمال سقوط بشار اسد بر اساس معادلات نظامی دیگر وجود ندارد؛
- جنگ اصلی از این پس، جنگ با گروههای تکفیری است و ارتش آزاد نیز در این بین قرار گرفته است؛
- بشار اسد با گروههای وابسته به کشورهای خارجی (مشخصاً ترکیه در آن زمان) نیز درگیر خواهد بود؛
- ارتش آزاد نباید به ترکیه یا آمریکا وابسته شود و باید به منافع ملی سوریه توجه کند؛
- نگرانیهای امنیتی در مورد تجزیه سوریه توسط کردها نیز مطرح بود.
در نتیجه، پیشنهاد سازش به گروههای ارتش آزاد ارائه شد تا در چارچوبی با ارتش سوریه به توافق برسند. از این نقطه، اصطلاح «فصائل تسویه» رواج یافت. «فصائل» به معنای گروههای مسلح و «تسویه» به معنای سازش است. فصائل تسویه، گروههای مسلحی بودند که بر اساس توافقات مختلف، یا به طور کامل سلاحهای خود را تحویل دادند، یا سلاحهای سنگین و نیمهسنگین را واگذار کردند و سلاحهای سبک را نگه داشتند، و یا در مواردی به بخشی از ارتش سوریه در قالب «سپاه پنجم» تبدیل شدند.
استدلال اصلی آنان در این مرحله چنین بود که اولا «تمامیت ارضی» و «استقلال» در خطر قرار گرفته است؛ زیرا ترکیه و آمریکا با نقض حاکمیت ملی سوریه، بخشی از خاک کشور را «اشغال» کردهاند. ثانیا خطر «جنگ بیپایان» باعث نابودی کامل کشور میشود و در این شرایط، توافق و آتشبس بهترین راه برای بقای کلیت کشوری به نام سوریه است.
سپاه پنجم ارتش سوریه و نقش آن
ارتش سوریه پیش از این دارای چهار سپاه بود. سپاه پنجم با پشتیبانی روسیه ایجاد شد و از نظر ساختار داخلی، فرماندهی و منابع مالی، با سپاههای دیگر ارتش سوریه تفاوت داشت و تحت نظارت روسیه قرار داشت.
بخشی از فصائل تسویه، به ویژه آنهایی که تعداد بیشتری داشتند، توسط روسیه در قالب یگانهای مختلف (تیپ، لشکر، هنگ، گردان) سازماندهی شده و به سپاه پنجم ارتش سوریه ملحق شدند. این نیروها در نبرد با داعش و همچنین در عملیاتهای ادلب علیه هیئت تحریرالشام به کار گرفته شدند.
پدیده «فصائل تسویه» نقش مهمی در تحولات جنگ داخلی سوریه ایفا کرد. مهم ترین پیامدهای این پدیده عبارت بودند از
- تضعیف معارضین مسلح در حال پیکار با ارتش سوریه (بشار اسد): با جدا کردن بخشهایی از ارتش آزاد از بدنه اصلی اپوزیسیون مسلح، توان نظامی و انسجام گروههای مخالف حکومت سوریه کاهش یافت.
- بسط سیطره دولت سوریه: تسویه مناطق تحت کنترل معارضان و الحاق بخشی از نیروهای آنها به ارتش سوریه، باعث شد تا مناطق بیش تری از نظر اداری تابع دولت سوریه شوند. در واقع بدون جنگ و دردسرهای آن، برخی مناطق به قلمرو تحت حاکمیت دمشق بازگشتند.
- افزایش نفوذ روسیه: روسیه به عنوان میانجی اصلی در فرایند تسویه، نقش محوری در این تحولات ایفا کرد و نفوذ خود را در سوریه افزایش داد.
- تغییر در ساختار ارتش سوریه: ایجاد سپاه پنجم و ادغام فصائل تسویه در آن، ساختار و ترکیب ارتش سوریه را دستخوش تغییر کرد.
- اما نکته بعدی که باید در نظر گرفته شود، تضاد میان «فصائل تسویه» و «نهادهای امنیتی» حکومت بشار اسد بود. همین تضاد، باعث میشد تا طرفین در موارد زیادی برای تصفیه فرماندهان طرف مقابل تلاش کنند و در نتیجه دمشق در مناطق تحت نفوذ فصائل تسویه، هیمنه امنیتی کافی نداشته باشد.
فقدان هیمنه امنیتی نیز بسترساز تداوم فعالیت بخشی از معارضین در قالب «هسته های پنهان محلی» بود.
در مجموع، «فصائل تسویه» یکی از ابعاد مهم معادلات امنیت داخلی سوریه از سال 2018 به این سو بود. این پدیده از سویی باعث تجدید حاکمیت دمشق بر بخشهای وسیعی از کشور سوریه شد؛ اما از سوی دیگر تیغ نهادهای امنیتی را کند کرد! این پدیده نشاندهنده پیچیدگیهای جنگ داخلی سوریه و نقش عوامل منطقهای و بینالمللی در شکلدهی به مسیر آن است.
و بالاخره این فصائل تسویه در 72 ساعت پایانی حکومت بشار اسد نقش منحصر به فردی ایفا کردند که در قسمت آینده پادکست در عمق آن را تشریح خواهیم کرد.
انتهای پیام/