به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری صابرین نیوز، در سومین سالگرد جنگ اوکراین، همچنان پرسشهای بسیاری درباره نقش ناتو در شروع و ادامه این بحران مطرح است.
این یادداشت با هدف بررسی دقیق و مستند نقش ناتو در تحریک این جنگ، تأکید دارد که مداخله این سازمان و سیاستهای آن عامل اصلی در آغاز و تداوم درگیری بوده است، نه فقط اقدامات روسیه.
مستندات تاریخی، نظامی، دیپلماتیک و ژئوپلیتیکی نشان میدهند که ناتو با گسترش نفوذ خود در شرق اروپا و حمایت بیوقفه از اوکراین، زمینهساز این جنگ شد.
1. زمینه تاریخی و علل بحران
اوکراین از سال 2008 تمایل خود را برای پیوستن به ناتو اعلام کرد، اما این روند با مخالفت جدی روسیه مواجه شد. بحران 2014، الحاق کریمه به روسیه و تحولات سیاسی در اوکراین، مسیر روابط این کشور با ناتو را تغییر داد.
بر اساس اسناد رسمی ناتو، این سازمان از سال 2014 برنامههای آموزش و تجهیز نظامی اوکراین را افزایش داده که زمینهساز تشدید تنشها با روسیه شده است. ناتو پس از جنگ سرد، علیرغم تعهدات غیررسمی به روسیه مبنی بر عدم گسترش به شرق، چندین کشور اروپای شرقی را به عضویت خود درآورد.
اسناد منتشرشده توسط آرشیو امنیت ملی ایالاتمتحده نشان میدهند که مقامات غربی در دهه 1990 از عدم گسترش ناتو به روسیه اطمینان داده بودند، اما این تعهدات نادیده گرفته شد.
تحلیلگران برجسته، از جمله جان مرشایمر، معتقدند که گسترش ناتو عامل اصلی تشدید تنشها میان روسیه و غرب بوده است. استقرار سامانههای دفاع موشکی در لهستان و رومانی و توافقات نظامی گسترده ناتو با اوکراین، از دیدگاه روسیه تهدیدی مستقیم محسوب میشدند و باعث تشدید بحران شدند.
2. نقش ناتو در جنگ اوکراین
بررسی سیاستهای ناتو نشان میدهد که این سازمان از طریق ارسال تسلیحات، آموزش نیروهای اوکراینی و اعمال تحریمهای شدید علیه روسیه، نقش مستقیمی در تحریک جنگ داشته است.
اظهارات مقامات ناتو و آمریکا حاکی از آن است که این جنگ فرصتی برای “تضعیف روسیه” در سطح جهانی محسوب شده است. طبق دادههای رسمی ناتو و گزارشهای پنتاگون، اعضای ناتو بیش از 100 میلیارد دلار کمک نظامی به اوکراین ارسال کردهاند، شامل سامانههای موشکی هیمارس، تانکهای آبرامز و لئوپارد و تجهیزات پیشرفته جنگی که باعث تشدید درگیری شده است.
از سال 2015، ناتو و کشورهای غربی برنامههای آموزش نظامی برای نیروهای اوکراینی را اجرا کردهاند. این برنامهها، که تحت عملیاتهایی نظیر «گروه مشترک آموزشی چندملیتی» Joint Multinational Training Group-Ukraine انجام شدهاند، تأثیر زیادی در افزایش توان جنگی اوکراین داشتهاند و زمینه را برای درگیری نظامی با روسیه فراهم کردهاند.
تحریمهای گستردهای که توسط آمریکا، اتحادیه اروپا و سایر اعضای ناتو اعمالشده، شامل محدودیتهای انرژی، فناوری و مالی بوده است. مطالعات اقتصادی نشان میدهند که این تحریمها نهتنها روسیه را تضعیف نکرده، بلکه باعث افزایش فشارهای اقتصادی بر کشورهای اروپایی شده است.
روسیه همواره تأکید کرده که مداخله ناتو و گسترش آن به سمت مرزهایش را تهدیدی امنیتی میداند. عملیات روسیه در اوکراین، در پاسخ به تهدیدات ناتو و اقدامات تحریکآمیز این سازمان بوده است.
3. ناتو و تلاشهای دیپلماتیک برای صلح
ناتو عامل تشدید جنگ یا صلحآفرینی؟ ناتو مدعی حمایت از اوکراین تا زمان دستیابی به “پیروزی کامل” است، اما تلاشهای دیپلماتیک ملموس برای مذاکره مستقیم با روسیه مشاهده نشده است.
مذاکرات استانبول در سال 2022 که با میانجیگری ترکیه انجام شد، به دلیل مداخلات غرب ناکام ماند. مذاکرات و طرحهای پیشنهادی برای کاهش درگیری توافقهای مینسک 1 و 2 که با حمایت فرانسه و آلمان شکل گرفتند، از سوی ناتو به طور کامل اجرا نشدند.
برخی مقامات سابق آلمان و فرانسه تأیید کردهاند که این توافقات بیشتر برای “خرید زمان” به نفع اوکراین طراحی شده بودند. اما در پی تحولات اخیر در جنگ اوکراین، ناتو و اتحادیه اروپا تلاشهای گستردهای برای برقراری صلح و ثبات در این کشور انجام دادهاند.
ایالاتمتحده و روسیه اخیراً مذاکراتی را در ریاض، پایتخت عربستان سعودی، با هدف پایان دادن به جنگ اوکراین آغاز کردهاند. این مذاکرات بدون حضور نمایندگان اوکراین و اتحادیه اروپا برگزار شده که این موضوع نگرانیهای جدی در میان رهبران اروپایی ایجاد کرده است.
آنها معتقدند که هرگونه توافق صلح باید با مشارکت مستقیم اوکراین و اتحادیه اروپا صورت گیرد تا منافع و امنیت منطقهای حفظ شود. رهبران اروپایی با برگزاری نشستهای اضطراری، بر لزوم حضور فعال در مذاکرات صلح تأکید کردهاند.
آنها بر این باورند که تصمیمگیری درباره امنیت اروپا نباید بدون مشارکت کشورهای اروپایی انجام شود. همچنین، اتحادیه اروپا بستههای کمکی نظامی و مالی جدیدی برای حمایت از اوکراین در نظر گرفته تا این کشور در مذاکرات صلح در موقعیت قویتری قرار گیرد.
با تغییر رویکرد آمریکا تحت رهبری رئیسجمهور ترامپ، تنشهایی بین آمریکا و متحدان اروپایی در ناتو پدید آمده است. ترامپ با تأکید بر اینکه اروپا باید نقش بیشتری در تأمین امنیت خود ایفا کند، خواستار افزایش بودجه دفاعی کشورهای اروپایی شده است. این موضوع باعث بروز اختلافاتی در رویکردهای امنیتی و دفاعی دو سوی اقیانوس اطلس شده است.
برخی از کشورهای اروپایی، از جمله بریتانیا و فرانسه، پیشنهاد اعزام نیروهای حافظ صلح به اوکراین پس از برقراری آتشبس را مطرح کردهاند. این نیروها با هدف تضمین ثبات و جلوگیری از تجدید درگیریها در مناطق حساس مستقر خواهند شد. با این حال، این طرح با چالشهایی مانند مخالفت روسیه و نیاز به هماهنگی گسترده میان کشورهای عضو ناتو مواجه است.
اتحادیه اروپا به دلیل وابستگی استراتژیک به ناتو، نتوانسته در مسیر صلحآفرینی موفق باشد. در مقابل، کشورهایی مانند چین و ترکیه بهعنوان بازیگران مستقل، پیشنهادهای مشخصی برای کاهش تنش ارائه کردهاند.
5. چالشها و موانع در مسیر صلح
ناتو همچنان بر گسترش تحریمها و ارسال تسلیحات بیشتر به اوکراین تأکید دارد که این مسئله مانعی برای هرگونه توافق صلح پایدار محسوب میشود.
برخی کشورهای ناتو مانند مجارستان و ترکیه خواهان کاهش تنشها هستند، در حالی که کشورهای بالتیک و لهستان بر ادامه فشار بر روسیه تأکید دارند.
6. نتیجهگیری و سناریوهای آینده
– تحلیلهای راهبردی نشان میدهند که هدف اصلی ناتو کاهش قدرت ژئوپلیتیکی روسیه است، نه صرفاً دفاع از اوکراین.
– امکان توافق صلح در صورت تضمین بیطرفی اوکراین و توقف گسترش ناتو، احتمال رسیدن به توافق وجود دارد، اما چشمانداز فعلی نشاندهنده عدم تمایل ناتو برای همکاریهای لازم در جهت ایجاد صلح است.
– نقش احتمالی ناتو در بازسازی اوکراین، ناتو و اتحادیه اروپا احتمالاً در بازسازی اوکراین نقش کلیدی ایفا خواهند کرد، اما حضور نظامی آنها در این کشور میتواند چالشبرانگیز باشد که این موضوع از چالشهای اساسی مسکو در مسیر تحقق صلح است.
با توجه به متغیرهای موجود اینطور به نظر میرسد برای تحقق صلح در اوکراین توجه به چندین نکته ضروری است که بهطور جامع میتوان آنها را به شرح زیر مطرح کرد:
مشارکت تمام طرفها در مذاکرات: صلح در اوکراین نمیتواند بدون حضور فعال اوکراین، روسیه، ناتو و اتحادیه اروپا به تحقق بپیوندد. هر تصمیمی که در مورد آینده اوکراین اتخاذ شود باید با توافق و مشارکت کشورهایی باشد که مستقیماً تحت تأثیر جنگ قرار دارند.
تعامل میان روسیه و غرب: روابط میان روسیه و غرب (به ویژه اتحادیه اروپا و ناتو) باید بر مبنای ایجاد اعتماد متقابل و نه رقابت و دشمنی، ساخته شود. برای این امر، هر دو طرف باید آمادگی برای کاهش تنشها و یافتن راههای مشترک برای مدیریت مسائل امنیتی و اقتصادی داشته باشند.
آتشبس و تضمینهای امنیتی: آتشبس مستدام و روشن برای ایجاد شرایط لازم برای هر نوع توافق صلح ضروری است. علاوه بر این، کشورهای ناتو و اتحادیه اروپا میتوانند نقش کلیدی در نظارت بر این آتشبس و تضمین امنیت در مناطق حساس ایفا کنند تا از هرگونه نقض احتمالی جلوگیری کنند.
حلوفصل مسائل سرزمینی و سیاسی: یکی از بزرگترین چالشها در مذاکرات صلح، مسائل سرزمینی است، بهویژه در مناطقی که بهطور خاص بهشدت مورد مناقشه هستند. روسیه و اوکراین باید به یک راهحل سیاسی و دیپلماتیک دست یابند که حقوق و تمامیت ارضی اوکراین را محترم شمارد، درحالیکه مسائلی نظیر خودمختاری برخی مناطق یا همکاریهای اقتصادی بین دو کشور را در نظر بگیرد.
حمایت از بازسازی اوکراین و کاهش تحریمها: برای موفقیت هر توافق صلح، لازم است که پسازآن، جامعه بینالمللی به بازسازی اقتصادی اوکراین کمک کند و درعینحال، بهتدریج تحریمها را کاهش دهد. این امر میتواند بهعنوان یک انگیزه برای روسیه و اوکراین برای پایبندی به شرایط توافق صلح عمل کند.
نقش رهبریهای بینالمللی: قدرتهای جهانی نظیر ایالاتمتحده و چین میتوانند بهعنوان میانجیگر در مذاکرات ایفای نقش کنند. همچنین، فشارهای بینالمللی از سوی سازمانهای مختلف مانند سازمان ملل متحد میتواند کمک کند تا هر دو طرف به سمت راهحلهای مسالمتآمیز حرکت کنند.
در نهایت، تحقق صلح میان روسیه و اوکراین به همکاری مستمر و تصمیمات شجاعانه از سوی همه طرفها نیاز دارد. تنها از طریق دیپلماسی فعال، آتشبس پایدار و توجه به نیازهای امنیتی و اقتصادی تمامی کشورها میتوان به یک راهحل پایدار دستیافت.
نویسنده: معصومه محمدی، کارشناس مسائل روسیه
انتهای پیام/