روی کار آمدن رضاشاه نتیجه لابی صهیونیسم بود| گفتگو

گروه سیاسی خبرگزاری صابرین نیوز «زلزله‌ای رخ داده که آثارش بعداً معلوم می‌شود»؛ این جمله‌ای است که موشه‌ دایان وزیرخارجه وقت اسرائیل و از فرماندهان نظامی مشهور رژیم صهیونیستی در زمان پیروزی انقلاب گفت.

رژیم پهلوی در طول حیات خود بیشترین خدمات را به اسرائیل در میان کشورهای مسلمان و منطقه داشت تا جایی که می‌توان محمدرضاشاه را دلال اولین رابطه بین اعراب و اسرائیل و به رسمیت شناختن این رژیم از سوی مصر در سال 57 دانست. با این وجود خدمات پهلوی‌ها به اسرائیل نه از زمان تشکیل این رژیم در سال 1327 شمسی بلکه پیش از آن در زمان رضاشاه نیز خدمات متعددی به جریان صهیونیسم و یهودیان مهاجر به سمت فلسطینی شده است.

سیدامیر مکی پژوهشگر تاریخ معاصر معتقد است که روی‌کار آمدن رضاخان در ایران بی‌ارتباط با قدرت گرفتن جریان صهیونیسم نیست و ایران در زمان پهلوی اول معبری برای انتقال یهودیان به بیت‌المقدس بوده است.

گفتگوی صابرین نیوز با آقای مکی درباره خدمات پهلوی اول و دوم به صهیونیست‌ها را در ادامه می‌خوانید:

صابرین نیوز: شما معتقدید که روی کار آمدن سلسله پهلوی در ایران بی‌ارتباط با لابی یهود و جریان صهیونیسم نبوده. با توجه به اینکه شکل‌گیری اسرائیل دو دهه بعد از روی کار آمدن رضاشاه در ایران بود، این مسئله را چطور می‌توان تحلیل کرد و چه قرائن تاریخی برای آن وجود دارد؟

مکی: امروزه در بسیاری از مکتوبات، گفتارها، محتوای رسانه‌های مجازی، همیشه صحبت از تولد یک زایش و موجودیت 75 ساله به نام اسرائیل است؛ اتفاقاً به نظر من موافقان این پروژه، دول غربی هستند که به نوعی در قلب کانون جهانی یهود بودند و صحبت از 75 سالگی تاسیس و رژیم صهیونیستی یا همان اسرائیل می‌کنند اما در حوزه پژوهش تاریخ معاصر صحبت از واقعیتی دیگر است و از موجودی حداقل 110 ساله باید یاد کنیم.

نکته‌ای که در اینجا بسیار مهم است، بحث مربوط به زایش و پیدایش اسرائیل و تفکر صهیونیستی است؛ ما در روزهای پایانی قاجار و اتفاقاتی که در جنگ جهانی اول افتاد، یعنی از سال 1914 تا 1918 و به نوعی تا 1919 درگیر مسائل داخلی بودیم تا آنجا که در اواخر جنگ جهانی اول، اولین اتفاق حادث شده در منطقه، سقوط روسیه تزاری و دومین نکته مورد نظر صدور اعلامیه بالفور در 1917 است که با اطمینان می‌توان گفت که تولد اصلی شکل‌گیری رژیم صهیونیستی اسرائیل از اعلامیه بالفور پایه‌ریزی و به منصه ظهور رسید.

نکته سوم هم که در ارتباط مستقیم با ایران بود، بحث قرارداد 1919 وثوق الدوله – که در واقع قرارداد 1919  جای پای صهیونیسم و رژیم نژادپرست اسرائیل را به وضوح نمایان می‌کند  که در نهایت هم قرارداد مذکور با مخالفت‌های فراوانی از طرف نخبگان، روحانیت مذهبی و ملیّون لغو و اجرائی نشد که خود نیز باعث تسریع، تعجیل و برآمدن رضا خان شد؛ آن‌چنان‌که با لغو قرارداد مذکور به وضوح شاهد خاتمه دوران قاجار و شروع سلسله پهلوی بودیم.

رژیم پهلوی , دهه فجر انقلاب اسلامی ,

رضا شاه در کنار آتاتورک بنیانگذار کشور ترکیه

ظهور رضاخان، پایه‌های مهاجرت یهودیان خارجی از ایران به سرزمین‌های اشغالی را میسر ساخت که به نوعی تجمیع و اسکان ایشان در ایران انجام شد تا راه مهاجرت به فلسطین را سهل‌تر کنند پس با گذری بر چگونگی پیدایش رژیم صهیونیستی اسرائیل می‌بینیم که به چه صورت با برنامه‌ریزی دقیق، سرسلسله پهلوی به‌صورت عملی راه را هموار کرد تا همکاری و همراهی وی، ضمانتی بر تاسیس و ایجاد سلطنت پهلوی بر ایران از سوی انگلستان و بازوهای میدانی آن باشد.

** قدرت گرفتن رضاخان در ایران ارتباط محکمی با پیدایش صهیونیسم داشت

ارتباطات پیدایش اسرائیل با دوران عصر حاضر و مبانی مربوط به بنیان سلسله پهلوی، نه‌تنها یکی از دلائل اصلی شکل‌گیری سرسلسله پهلوی یعنی رضا خان بوده بلکه در ادامه ارتباط مستحکم و مستقیمی نیز در جانشینی و به سلطنت رسیدن محمدرضا شاه داشت. آنطور که در مباحث مطروحه و صحبت‌های خصوصی انجام شده با رضاخان، به وضوح عنوان می‌شد که “باید گوش جان بسپارید به درخواست‌های انگلستان!” که در حقیقت حاکم و  قیم بلامنازع صهیونیسم در منطقه انگلیس بود.

** ارتباط عوامل انگلیس در ایران با سازمان‌های یهودی مستقر در اروپا

دولت انگلستان آن زمان هربرت سیموئیل یهودی را که تا پیش از این وزیر کشور انگلستان بود به عنوان نماینده و کمیسر عالی به سرزمین فلسطین اعزام کرد تا برنامه صهیونیستی تاسیس دولت یهودی را تعقیب و دنبال کند اما اشاره به مطالب فوق بنا به مستندات تاریخی ، تطبیق حوادث و کودتای 1299 ایران با تحولات منطقه بوده است و دقیقا همان وابستگان به مجامع قدرت و سازمان‌های اسرارآمیز ماسونی و یهودی یعنی از سرویس اطلاعاتی انگلستان تا سفارتخانه بریتانیا در تهران، از میرزا کریم‌خان رشتی و خاندان ریپورتر تا آیرون ساید انگلیسی و دیگر اشخاص ماسونی یا ماموران انگلیسی مستقر در تهران، تماماً در مسیری عمل کردند که سازمان‌های یهودی مستقر در اروپا طراحی کرده بودند.

رژیم پهلوی , دهه فجر انقلاب اسلامی ,

اشغالگران نظامی انگلستان پس از این که کودتای رضاخان با موفقیت به انجام رسیده بود، دستور گرفتند که ایران را تخلیه کنند و چنین نیز شد؛ قحطی پدید آمده در ایران و اتخاذ سیاست‌های دول متفق به خصوص انگلستان بدترین نسل‌کشی دوره تاریخ معاصر ایران نام گرفت.

رضاخان زمانی که پله‌های صعود حکومتی را می‌پیمود با بعضی از افراد و تشکل‌های مرموز ارتباط اسرارآمیزی داشت که ارتشبد فردوست در خاطراتش می‌گوید: «…. رضا و مقامات انگلیسی واسطه‌هائی داشتند که یکی از آنها (میرزا کریم‌خان رشتی) و دیگری پدر شاپور جی (اردشیر جی) بود؛ سردار اسعد بختیاری نیز که مدتی وزیر جنگ رضا بود با سفارت انگلیس تماس داشت و شاید او هم واسطه بود…  یکی از مهره‌های مهمی که رضاخان را با انگلیسی‌ها وصل می‌کرد و از محرمانه‌ترین اسرار رضا اطلاع داشت، سلیمان بهبودی است.

اردشیر ریپورتر حدود دوسال به رضاخان علم سیاست و حکومتداری را آموزش داد و آنطور که در خاطرات خود عنوان داشته :«… در این مرحله به دستور وزارت جنگ (وینستون چرچیل) در لندن و نایب السلطنه هند، همکاری نزدیک ژنرال آیرونساید(فرمانده نظامی انگلیس در خاورمیانه) و من آغاز شد؛ من برای رضاخان اعتبار و ارزش زیادی قائل بودم و سرانجام او را به آیرون ساید معرفی کردم… .»

** کودتای 1299 با دستور چه کسی انجام شد؟

عملیات نهائی کودتا با دستور مستقیم لرد ریدینگ یا پسر اسحاق روفوس یهودی (نایب السلطنه وقت هندِ بریتانیا) و وینستون چرچیل (وزیر وقت جنگ و از دست‌پرورده‌های خاندان یهودی و پرنفوذ روتچیلد) صورت گرفت.

بدین صورت و در پی آن وقوع جنگ جهانی دوم نیز سناریوی تکمیلی جنگ جهانی اول و حلقه مکمل آن برای برپائی دولت یهود بود؛ با جنگ جهانی اول امپراتوری عثمانی متلاشی و فلسطین به اشغال انگلستان درآمد و زمینه‌ها برای برپائی دولت اسرائیل فراهم و حدوث جنگ دوم جهانی تثبیت، تحکیم و رشد رژیم صهیونیستی را حاصل کرد و فی‌الواقع اساس جریان‌سازی کودتای 1299، نقش استعمار بریتانیا در ایران را عیان ساخت.

رژیم پهلوی , دهه فجر انقلاب اسلامی ,

صابرین نیوز:با شکل‌گیری رژیم اسراییل، ایران در دوره نخست‌وزیری ساعد مراغه‌ای اسرائیل را به‌صورت دوفاکتو به رسمیت می‌شناسد. علت این اقدام علی رغم موج شدید مخالفت با صهیونیسم در ایران از سوی مردم و علما چه بود؟

مکی: امروز ما در اسناد می‌بینیم که در سال 1327 عملیات شناسائی رژیم اسرائیل که به صورت (دو فاکتو) از طرف حکومت ایران و شخص محمدرضا پهلوی صورت پذیرفته است اما با کنکاش بیشتر به وضوح دیده می‌شود که در دهه دوم سلطنت رضاخان یعنی سال 1313، حکومت دفتر نمایندگی ایران در فلسطین اشغالی را دایر کرده بود.

 بر اساس یکی از اسناد به‌دست آمده در لانه جاسوسی (سفارت آمریکا) که به دفعات نیز مطرح شده بود شناسائی دوفاکتوی رژیم اسرائیل می‌باشد؛ حال سوال اینجاست که اگر رژیم، رژیم درست و کاملی بود چرا می‌بایست در سال 1327 فرآیند به رسمیت شناختن رژیم مذکور  به صورت دوفاکتو (شناسائی غیررسمی) مطرح شود و در پی آن در سال 1338 محمدرضا پهلوی در مصاحبه خود اعلام کند  که بله، ما در ده سال پیش وجود رژیم اسرائیل را به صورت دوفاکتو اعلام داشتیم و چرا در این ده سال علنی ابراز نمی‌کرد؟

صابرین نیوز: ترس از مخالفت‌ها؟

مکی: بله؛ یکی از نکات بسیار بسیار مهم، دوران پس از کودتای 28 مرداد 32 است که با حمایت کامل دول غربی و آمریکائی و به صورت پنهان، حمایت تمام و کمال سران حکومت اسرائیل و کانون ملی یهود از محمدرضا پهلوی در سال 32  به عین دیده شده که جای پای فرآیند و تشکیل جریان فراماسونری باز شد؛ پر واضح است پس از دوران کودتا، محمدرضا پهلوی هم با اتکا به حمایت‌های همه‌جانبه از حکومت خود در زمین جدیدی بازی را شروع و به رسمیت شناختن (دوفاکتوی) اسرائیل را علنی اعلام کرد. مسلماً موارد و مباحث یاد شده تقریباً چکیده‌ای از مسائل مربوط به زیرساخت‌های ایجاد ارتباطات بین پهلوی اول، پهلوی دوم و رژیم جعلی اسرائیل بود که برای ما بسیار حائز اهمیت می‌باشد.

صابرین نیوز: برگردیم به ارتباط قدرت‌گیری رضاخان با مسئله صهیونیسم. ما برای این موضوع چه استنادات دیگری داریم؟

مکی: ایجاد کانون ملی یهود را از سال 1917 می‌بینیم و امروز حدود 108 سال از آن روز می‌گذرد. در یکی از اسناد به‌جای‌مانده از لابی صهیونیستی برای به رسمیت شناختن و نیز قدیس‌سازی پهلوی‌ها در زمان رضاخان، آنطور که در یکی از کتب صهونیست‌ها و یا مکاتبات مابین خودشان عنوان شده ” دوره سلطنت رضاخان برای یهودیان ایران نظیر کوروش کبیر برای ما می‌باشد و عصر فرزند او محمدرضا نظیر عصر داریوش اول بوده است”!

رژیم پهلوی , دهه فجر انقلاب اسلامی ,

تصویری از یهودیان ایران در زمان قاجار

یک نکته دیگر که در مباحث اسنادی و نیز ارتباطات میان ایران و اسرائیل اتفاق افتاده است اینکه: در دوره رضاخان قانونی را وضع کردند- در اسناد نیز اشاره شده است که با آمدن رضاخان، یهودی‌های مهاجری که به عراق یا به کشورهای عربی و منطقه آفریقا رفته بودند، ایران را عملاً پایگاه و در واقع به عنوان محلی جهت بازگشت ایشان به سرزمین اسرائیل می‌دانستند، یعنی ایشان بیایند در کشور ما سکنی گزینند و از اینجا به ارض موعود و یا سرزمین اصلی یهود هجرت کنند.

** ایران در دوره رضاشاه معبری برای عبور یهودیان منطقه به فلسطین بود

یکی از ساختارهائی را که حکومت رضاخان ایجاد کرده بود این بود که  ضمن اعطای آزادی کامل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی به یهودیان مهاجر خارجی پس از 2 سال اقامت در ایران، اوراق هویت و شناسنامه رسمی ایرانی (منظور از شناسنامه، اوراق رسمی و مدارک اقامتی است) می‌بایست به ایشان اعطاء شود؛ تحویل مدارک مربوطه به آنها یعنی آنها می‌توانند به‌راحتی روادید ورود و اجازه خروج از ایران را گرفته و به‌عنوان یهودی اعطائی از ایران به سمت اسرائیل حرکت کنند.

اما اینکه توجیه این امکانات چه بوده است؟ دلیل عمده این بوده که دول استعماری و به خصوص حکومت انگلستان این را به وضوح بیان داشته‌اند که با توجه به مساحت ایران که سه برابرمساحت فرانسه بوده و فرانسه آن روز 40 میلیون جمعیت داشته و ایران تنها 12 میلیون جمعیت دارد پس به راحتی این‌کار برای ایران امکان‌پذیر بوده و نه‌تنها مشکلی ایجاد نمی‌کند بلکه از حجم بیشتری از جمعیت هم با خیالی راحت می‌تواند برخوردار باشد.

حال در اینجا می‌توان دریافت که ما (ایران) در جنگ جهانی اول 1914 تا 1918 با واژه قحطی بزرگ روبرو شدیم؛ قحطی بزرگ فاجعه‌ای بود که برای میهن‌پرستان، ایران‌پرستان و برای آنهائی که قلب‌شان برای کشورشان می‌تپد اتفاقی بزرگ و فاجعه‌ای عظیم بود که متاسفانه اتفاق افتاد و در پی آن نیز قحطی‌ای که برای ما به‌وجود آمد،  به‌وضوح دست عمد را در آن می‌بینیم که جمعیت ایران از حدود 20 تا 23 میلیون نفر  به 11 تا 13 میلیون نفر کاهش یافت، این قحطی بزرگ پس نه‌تنها اتفاقی نبود بلکه با برنامه‌ریزی دقیق و از پیش‌تعیین‌شده‌ای صورت پذیرفت تا نفوس ایرانی را از بین برده و بتوانند به اهداف کلان و پلید خویش برسند.

حال یکی از نکات مهم و شایان توجه در دوران پس از جنگ جهانی اول شروع سلسله پهلوی، ایجاد جنگ جهانی دوم و اخراج سرسلسله پهلوی-رضاخان از ایران بوده است، که افراد بسیار مرموز و اسرارآمیزی را به همراه داشته که یکی از آنها محمدعلی فروغی نام داشت که یهودی‌تبار بود و از یهودیان سمت عراق بودند که بعد در اصفهان سکنی گزیدند و از موسسین لژ بیداری ایران و شاید می‌توان گفت عضو اولین کانون فراماسونری در ایران بود.

** انتقال سلطنت به محمدرضاشاه و رفت و آمدهای کانون ملی یهود به دربار

حال کنکاشی در نقش و حضور محمد علی فروغی شاید جواب بسیاری از سوالات را ظاهر سازد، محمدعلی فروغی اولین نخست وزیر رضاخان پس از سلطنت رضاخان در سال 1304 شمسی، نخست‌وزیر رضاشاه بهنگام کشف حجاب، آخرین نخست وزیر رضا شاه و اولین نخست‌وزیر محلل و انتقالی به محمدرضا پهلوی پس از شهریور 20 بود؛ پس قطعا می‌بایست انسان بسیار مهمی از دید استعمارگران باشد، چه از نظر سیاست داخلی و چه از لحاظ سیاست خارجی.

پس از نقل و انتقال سلطنت به محمدرضا،  شاهد رفت و آمدهای بسیاری از طرف کانون ملی یهود و حامیان اصلی تفکر صهیونیستی به دربار و ساختار حکومت ایران را شاهد بودیم که مسلماً در کنار عرض ارادت به محمدرضا درخواست‌های زیادی را نیز اعلام می‌داشتند.

رژیم پهلوی , دهه فجر انقلاب اسلامی ,

صابرین نیوز: در یک مقطعی در زمان دولت مرحوم مصدق، مسئله به رسمیت شناختن اسرائیل پس گرفته شد. موضع رهبران ملی شدن نفت به مسئله اسرائیل چه بود؟

مکی: همزمان با جنبش ملی شدن صنعت نفت و تشکیل کابینه توسط دکتر محمد مصدق، بار دیگر موضوع روابط ایران و اسرائیل به میان کشیده شد. کشورهای عربی به مقامات دولت مصدق اطلاع دادند که در صورت بازپس‌گیری شناسایی اسرائیل از سوی دولت ایران، آن‌ها نیز در جریان اختلافات ایران و انگلستان بر سر مساله نفت، از موضع ایران حمایت خواهند کرد. در همین زمان بود که آیت‌الله کاشانی در مصاحبه‌ای با روزنامه المصری بغداد گفت که فسخ شناسایی اسرائیل توسط ایران حتمی است.

در پی این سخنان، باقر کاظمی وزیر امور خارجه کابینه مصدق نیز در 16 تیر 1330 در مجلس حاضر و تصمیم دولت مبنی بر تعطیل کنسولگری ایران در بیت‌المقدس را به اطلاع نمایندگان رساند. البته دولت در اعلامیه رسمی که در روز بعد انعکاس داد علت این اقدام را کاهش درآمد‌ها در اثر قطع صادرات نفت و الزام دولت به صرفه‌جویی‌های ارزی عنوان کرد، بنابراین کابینه مصدق تنها به فراخوانی کادر سیاسی اقدام کرد و نه فسخ شناسایی دوفاکتوی اسرائیل.

 با وجود این باقر کاظمی تلاش‌هایی را در جهت تعطیلی فعالیت آژانس یهود در ایران انجام داد. به هر روی اعراب اقدام ایران را به منزله فسخ شناسایی دوفاکتوی اسرائیل تلقی کردند.

رژیم پهلوی , دهه فجر انقلاب اسلامی ,

باقر کاظمی(نفر اول ایستاده از سمت راست) وزیر کابینه مصدق که تلاش‌هایی برای تعطیلی فعالیت آژانس یهود در ایران کرد

در پی کودتای 28 مرداد 1332 و سقوط دولت قانونی دکتر مصدق، سیاست‌های دولت در برخی موضوعات تا 180 درجه تغییر کرد و از آن جمله قطع رابطه با اسرائیل بود که به فراموشی سپرده شد. همچنین حسین مکی دیگر نماینده مجلس و از اعضای جبهه ملی ، به وضوح  اعتراض و مخالفت این جبهه با شناسائی اسرائیل از طرف ایران را اعلام  و بیان کرد که شناسائی اسرائیل از طرف ایران با رشوه انجام گرفته است.

رژیم پهلوی , دهه فجر انقلاب اسلامی ,

سندی از سید حسین مکی نماینده مجلس که نشان می‌دهد به رسمیت شناختن ایرائیل با رشوه انجام گرفته است.

** سند محرمانه سفارت آمریکا درباره وابستگی رژیم پهلوی به اسرائیل

صابرین نیوز: در پایان اگر نکته‌ای هست بفرمایید؟

مکی: در پایان جا دارد به سندی اشاره کنم که 9/12/1337 از سفارت آمریکا به وزارت خارجه در واشنگتن که تاکید بر خیلی محرمانه بودن دارد؛ جلسه‌ای  بدون نام مامور سفارت – تنها با واژه مامور گزارشگر – جلسه ایشان با علی امینی سفیر ایران در واشنگتن (جلسه در ایران) در منزل علی امینی  است:

علی امینی می‌گوید: ” آنها نمی‌دانند که چگونه در مورد حسن نیتی که در آمریکا نسبت به آنها وجود دارد سرمایه‌گذاری کنند، این اعراب باید از بازی با مسئله اسرائیل دست بردارند و در عوض برای رسیدن به سازش و توافق تلاش کنند، باید آنها بتوانند پای آمریکا را به کشورشان باز کنند… باید تلاش ویژه‌ای برای تسخیر مغزهای جوان مملکت صورت گیرید و آنها را در مسیر صحیح و پیشرفت از طریق کار سخت و وطن پرستی حقیقی قرار دهیم، باید ده‌ها نفر از جوانان را به اسرائیل اعزام کنیم به مدت کافی در آنجا زندگی کنند تا دید صحیح را به‌دست آورند و سپس به عنوان رهبران در ایران خدمت کنند…”

در ادامه گزارش نوشته شده است: “امینی امیدوار است که سرویس اطلاعاتی آمریکا بتواند در این مورد به او کمک کند…”.

یعنی سفیر ما در آمریکا که به ایران آمده می‌گوید ما برای رهبران آینده ایران نیاز به تحصیل‌کرده‌هایی داریم که در اسرائیل تحصیل و تعلیم دیده باشند که در عمل همان نفوذ ساختاری عنوان می‌شود.

انتهای پیام/

ممکن است شما دوست داشته باشید
پیام بگذارید