گروه اقتصادیخبرگزاری صابرین نیوز؛ پرونده “اقتصاد اسلامی” بخش24 _در اقتصاد اسلامی، نظریهها بسته به ماهیت واژهها، متغیرها و پارامترهایشان میتوانند عقلی، نقلی یا تجربی یا ترکیبی از این سه باشند. برای نمونه، گزاره «مالکیت حقیقی ابزارهای تولید از آن خداوند است» یک تئوری عقلی است که با استدلالهای منطقی قابل اثبات است. اما وقتی قرآن وعده میدهد که «اگر تقوا پیشه کنید، برکات آسمان و زمین بر شما نازل میشود»، این گزاره نقلی است که در عین حال، ظرفیت آزمون تجربی دارد: اگر جامعهای متقی شکل بگیرد و ویژگیهای آن بهدقت احراز شود، باید آثار اقتصادی، اجتماعی و معیشتی آن جامعه از نظر رونق و وفور، همخوان با این نظریه باشد. بدین ترتیب، گزارههای نقلی در اقتصاد اسلامی میتوانند به قلمرو تجربه نیز وارد شوند و قابلیت سنجشپذیری بیابند.
از همین پرونده بیشتر بخوانید
گرچه همه نظریههای اقتصاد اسلامی لزوماً آزمونپذیر نیستند، اما آن دسته که جنبههای تجربی دارند، قابلیت بررسی علمی را مییابند. برای نمونه، نظریهای که بر رابطه میان فقر و کفر تأکید دارد __ برگرفته از حدیث «کادَ الفَقرُ أَن یَکُونَ کُفراً» __ میتواند به محک تجربه گذاشته شود. کافی است میزان پایبندی به موازین دینی و اخلاقی را در جوامع مسلمان گرفتار فقر مطالعه کنیم؛ یافتهها معمولاً از شکاف عمیق میان محرومیت اقتصادی و التزام دینی حکایت دارند. در چنین شرایطی، برخی افراد چنان از دین فاصله میگیرند که گویا ایمان را از دست دادهاند، تأییدی تجربی بر این نظریه که فقر میتواند زمینهساز کفر باشد.
از نگاه دیگر و در برخی موارد، آزمون عقلانی نظریههای اقتصاد اسلامی آسانتر از ارزیابی تجربی آنهاست. اما این به معنای غیرقابلسنجش بودن نظریهها نیست، بلکه نشان میدهد که دادههای لازم برای آزمون تجربی هنوز تولید نشدهاند. برای مثال، نظریه قرآنی «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ» (اگر خدا را شکر کنید، نعمتهای شما افزوده خواهد شد) از نظر منطقی قابل تحلیل است، اما بررسی تجربی آن مستلزم دادههای دقیق درباره جوامعی است که سطح شکرگزاری و شاخصهای اقتصادی آنها بطور منظم ثبت و تحلیل شده باشد. نبود چنین دادههایی، چالش اصلی در آزمونپذیری برخی از این نظریههاست، نه عدم قابلیت تجربی آنها.
امکانسنجی تجربی نظریههای اقتصاد اسلامی
برای آنکه نظریهای مانند «رابطه شکرگزاری و افزایش نعمت» را به محک تجربه بسپاریم، ابتدا باید شاخصهایی برای سنجش میزان شکرگزاری یک جامعه تعریف کرده و سپس تأثیر آن بر بهبود شاخصهای اقتصادی را ارزیابی کنیم. این بدان معناست که برخی از نظریههای اقتصاد اسلامی، در صورت تأمین دادههای مناسب، قابلیت آزمون تجربی دارند. اما این قاعده همگانی نیست؛ برخی نظریهها، هرچند منطقی و نقلی مستحکم باشند، از آزمون تجربی ناتواناند یا دشوار به سنجش درمیآیند. برای مثال، میتوان آثار اقتصادی و اجتماعی ربا را بررسی کرد، اما تعریف شاخصهای تجربی برای «جنگ با خدا و پیامبر» عملاً ناممکن است.
ضمن اینکه، صرف قابلیت آزمون تجربی یک نظریه، به معنای صحت آن نظریه نیست؛ و همچنین نبود این امکان، دلیلی بر بطلان آن نظریه نیست. تاریخ علم، سرشار از نظریههایی است که آزمون شده و نادرست از کار درآمدهاند، همانطور که بسیاری از نظریههای آزمونپذیر، فارغ از نتیجه آزمایش، همچنان محل مناقشه باقی ماندهاند. در اقتصاد اسلامی نیز برخی گزارهها، همچون «مشروعیت مازاد دریافتی برای جبران کاهش ارزش پول» (در مواردی مانند قرض و وام)، ممکن است در نظرسنجیها تأیید شوند، اما این به معنای اثبات علمی آنها نیست. معیار صحت یک نظریه، صرفاً امکان سنجش تجربی آن نیست؛ بلکه استدلال، مبانی نظری و چارچوب تحلیلی آن نیز تعیینکنندهاند. بنابراین، ازآنجاکه برای بسیاری از اقتصاددانان، تئوریهای مبتنی بر تجربه ارزش بیشتری دارند، لازم است به این نکته توجه شود که قابلیت آزمون، بهتنهایی برای قضاوت درباره درستی یا نادرستی یک نظریه کفایت نمیکند.
درعینحال، دین نه صرفاً مجموعهای از گزارههای عقلی و نقلی، بلکه راهنمای عملی زندگی است. هدف آن، ارائه دستورالعملهایی است که انسان بتواند با بهکارگیری آنها در زندگی، به سعادت مطلوب دست یابد. تئوریهای دینی در حوزه بایدها و نبایدها، نه صرفاً برای مباحث نظری، بلکه برای اجرا و تجربه عملی طراحی شدهاند. اجرای این آموزهها، نتایج مشخصی را به همراه دارد و دادههای کمی و کیفیای را تولید میکند که میتواند زمینهای برای تحلیل علمی و توسعه دانش مرتبط باشد. ازاینرو، دین نهتنها عرصهای برای تئوریپردازی، بلکه بستری برای آزمون عملی و مشاهده نتایج عینی نیز هست. دکتر حسن سبحانی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران در اثر سترگ «ابهامزدایی از اقتصاد اسلامی» یادآور میشود:
اصولاً دین برای راهنمایی بشر در جریان زندگانی عملی وی آمده و در پی آن بوده است که مجموعهای از دستورالعملها و موازین را به انسان بیاموزاند تا او بتواند با کاربردی نمودن آنها در زندگی عملی خویش در نهایت به سعادت مورد نظر دین برسد و این به معنای آن است که تئوریهای مربوط به بایدها و نبایدهایی که دین مطرح میسازد و روابط علّی که بین برخی از پدیدهها با پدیدههای دیگری برقرار میکند عمدتاً جنبه عملیاتی و اجرایی دارند یعنی اصولاً دین برای تجربه شدن توسط بشر و عاملیت انسان به احکام آن آمده است و چنین نیست که صرفاً حاوی گزارههایی عقلی و نقلی باشد. (ص 154)
+ کل پرونده «اقتصاد اسلامی» در صابرین نیوز {اینجا} در دسترس است.
جمعبندی
پارادایم نظریههای اقتصاد اسلامی، بهگونهای است که صرفاً مبتنی بر ارزیابی تجربی نیست. بلکه به این صورت است که درعینحال که تمام این نظریات برای راهنمایی عملیاتی و هدایت بشر بهسوی سعادت طراحی شده است، بخشهایی از نظریات در حوزه تجربی قابل آزمون هستند، و برخی چنین نیستند. اما با توجه به تفاوت پاردایم، این عدمآزمونپذیری تجربی، به معنای عدم دقت علمی یا نامعتبر بودن این تئوریها نیست؛ بلکه روش برساختن نظریات و نتیجهگیری از آنها متفاوت از علوم غربی است.
انتهای پیام/