چشم‌انداز روابط ارمنستان و آذربایجان؛صلح پایدار یا تداوم تنش

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری صابرین نیوز، مناقشه میان ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه قره‌باغ یکی از طولانی‌ترین و پیچیده‌ترین درگیری‌های قومی و سرزمینی در منطقه قفقاز جنوبی است.

این مناقشه نه‌تنها پیامدهای گسترده‌ای برای دو کشور درگیر داشته، بلکه موجب مداخلات قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی نیز شده است. پس از جنگ‌های متعدد و تلاش‌های میانجی‌گرایانه، مذاکرات صلح همچنان با چالش‌های اساسی روبه‌روست. در این تحلیل، به بررسی ریشه‌های تنش، دینامیک مذاکرات صلح و چشم‌انداز تفاهم پایدار میان باکو و ایروان می‌پردازیم.

ریشه‌های تنش و مناقشه

تاریخچه اختلافات و نقش منطقه قره‌باغ ریشه‌های مناقشه میان ارمنستان و آذربایجان به دوران امپراتوری‌های روسیه و عثمانی بازمی‌گردد. پس از فروپاشی امپراتوری روسیه، درگیری‌های قومی میان ارامنه و آذری‌ها بر سر قره‌باغ شدت گرفت. در دوران شوروی، این منطقه به‌عنوان یک استان خودمختار درون جمهوری سوسیالیستی آذربایجان قرار گرفت، اما پس از فروپاشی شوروی، ارامنه قره‌باغ اعلام استقلال کردند که منجر به جنگی خونین در اوایل دهه 1990 شد. عوامل قومی، مذهبی و ژئوپلیتیکی در تشدید تنش‌ها اگرچه درگیری میان ارمنستان و آذربایجان ماهیت اصلی سرزمینی دارد، اما عناصر قومی و مذهبی نیز در تعمیق تنش‌ها نقش مهمی ایفا کرده‌اند.

ارامنه عمدتاً مسیحی و آذری‌ها مسلمان هستند، که این تفاوت دینی در کنار هویت‌های ملی‌گرایانه، به‌ویژه در دوران پس از استقلال، به تشدید احساسات دشمنی کمک کرده است.

از نظر ژئوپلیتیکی، موقعیت قره‌باغ میان ایران، ترکیه و روسیه موجب شده تا این مناقشه فراتر از دو کشور متخاصم گسترش یابد. ترکیه به‌عنوان متحد آذربایجان و ایران و روسیه به‌عنوان بازیگران تأثیرگذار بر ارمنستان، به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم در این درگیری نقش داشته‌اند.

روسیه نقش دوگانه‌ای در این مناقشه ایفا کرده است؛ از یک‌سو به‌عنوان تأمین‌کننده تسلیحات هر دو کشور، از سوی دیگر به‌عنوان میانجی‌گر در مذاکرات صلح و از طرفی ایران نیز به‌عنوان کشوری که مرز مشترک با هر دو کشور دارد، رویکردی متعادل اتخاذ کرده است.

با این حال، آمریکا و فرانسه به دلیل حمایت تاریخی خود از ارمنستان، نتوانسته‌اند نقش مؤثری در میانجی‌گری ایفا کنند. ترکیه، به‌عنوان یک متحد استراتژیک آذربایجان، حمایت قاطع خود را از این کشور نشان داده است، به‌ویژه در جنگ 2020 که منجر به پیروزی نظامی آذربایجان و بازپس‌گیری بخش‌های وسیعی از قره‌باغ شد.

دینامیک مذاکرات صلح

پس از جنگ 2020، مذاکرات میان باکو و ایروان با میانجی‌گری روسیه، اتحادیه اروپا و آمریکا شدت گرفت. نشست‌هایی در مسکو، بروکسل و واشنگتن برگزار شد که در برخی موارد به توافقات موقت منجر شد، اما همچنان اختلافات عمیقی در مورد وضعیت قره‌باغ، تعیین مرزها و مسائل انسانی وجود دارد.

یکی از موانع اصلی در مذاکرات، بی‌اعتمادی تاریخی میان دو طرف است. ارمنستان نگران امنیت اقلیت ارمنی ساکن قره‌باغ است، درحالی‌که آذربایجان قره‌باغ را بخشی از تمامیت ارضی خود می‌داند.

همچنین، مسئله تعیین مرزها و بازگشایی مسیرهای تجاری مانند کریدور زنگزور و لاچین از چالش‌های مهم مذاکرات محسوب می‌شود. علاوه بر این، اختلافات داخلی در هر دو کشور نیز بر روند مذاکرات تأثیرگذار است.

در ارمنستان، گروه‌های ملی‌گرا و اپوزیسیون نسبت به هرگونه امتیازدهی بدبین هستند. در آذربایجان نیز، علی‌رغم پیروزی در جنگ، هنوز برخی جناح‌های داخلی تمایل به گسترش نفوذ خود در مناطق بازپس‌گرفته‌شده دارند.

چشم‌انداز تفاهم و صلح پایدار

فرصت‌های دستیابی به صلح پایدار می‌توانند به تقویت فرایند صلح کمک کنند، از جمله پروژه‌های مشترک اقتصادی و تجاری مانند ایجاد مسیرهای ترانزیتی می‌توانند منافع مشترکی برای دو کشور ایجاد کنند.

نقش روسیه، اتحادیه اروپا و ترکیه در تضمین توافقات می‌تواند به کاهش تنش‌ها کمک کند. گسترش روابط فرهنگی و اجتماعی میان شهروندان ارمنستان و آذربایجان می‌تواند به کاهش فضای خصومت کمک کند.

همچنین برای سازوکارهای لازم برای تضمین توافق برای تثبیت صلح، اقداماتی چون، ایجاد سازوکارهای نظارتی بین‌المللی برای جلوگیری از درگیری‌های جدید و تسهیل سرمایه‌گذاری مشترک و همکاری در پروژه‌های زیربنایی و همچنین بازگشت آوارگان و تعیین وضعیت حقوقی ارامنه قره‌باغ می تواند قفقاز جنوبی را از یک منطقه پرتنش به یک کانون همکاری منطقه‌ای تبدیل کند.

همچنین، کاهش تنش‌ها میان باکو و ایروان می‌تواند راه را برای همکاری‌های اقتصادی بزرگ‌تر، از جمله اتصال اروپا به آسیا از طریق کریدور زنگزور، هموار کند.

چنین به نظر می رسد که مناقشه میان ارمنستان و آذربایجان، علی‌رغم سابقه طولانی درگیری و بی‌اعتمادی، وارد مرحله‌ای جدید از مذاکرات صلح شده است. اگرچه چالش‌های زیادی همچنان پابرجاست، اما فرصت‌های اقتصادی، حمایت قدرت‌های منطقه‌ای و افزایش تعاملات دیپلماتیک می‌توانند مسیر را برای توافقی پایدار هموار کنند.

موفقیت این فرایند، به میزان تعهد طرفین به سازش و همکاری بستگی دارد و در صورت تحقق، می‌تواند قفقاز جنوبی را به منطقه‌ای باثبات و پررونق تبدیل کند.

معصومه محمدی کارشناس مسائل اوراسیا

انتهای پیام/

ممکن است شما دوست داشته باشید
پیام بگذارید