به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری صابرین نیوز، «ام خالد» همسر شهید «محمد الضیف» فرمانده کل گردانهای عزالدین القسام بعد از شهادت او برای اولین بار جزئیاتی درباره زندگی شهید الضیف فاش کرد.
ازدواج بیسرو صدا و ساده شهید الضیف
«غدیر صیام» ملقب به «ام خالد» همسر شهید محمد الضیف در گفتگوی اختصاصی با الجزیره به جزئیات مربوط به نجات شهید محمد الضیف از تلاشهای مکرر رژیم صهیونیستی برای ترور او و توانایی این فرمانده برجسته مقاومت فلسطین در پنهان شدن و فرار از دست دشمن طی 30 سال، بعد از آنکه به هدف شماره 1 اسرائیل تبدیل شده بود پرداخت.
ام خالد در این زمینه همچنین به خاطرات آشنایی با شهید محمد الضیف و ازدواجشان اشاره کرده و گفت: ما در تابستان سال 2001 ازدواج کردیم و وارد مرحله جدیدی از زندگی شدیم. اما به دلیل اینکه همسرم دائماً تحت تعقیب صهیونیستها قرار داشت این مرحله از زندگی ما یک مرحله امنیتی پیچیده بود.
وی افزود که شهید محمد الضیف در چارچوب اقدامات امنیتی، نام خود را به منصور و من هم نام خودم را به منا تغییر دادم و با نام «ام فوزی» شناخته میشدم. ازدواج ما هم مخفیانه انجام شد و یک ازدواج معمولی نبود و جشن و سروری هم به پا نشد. مراسم عروسی ما محدود به قربانی کردن یک گوسفند برای نزدیکانمان بود و در آن زمان خانهای هم نداشتیم و دائماً از جایی به جای دیگر میرفتیم.
غدیر صیام در ادامه به ویژگیهای منحصر به فرد شهید محمد الضیف و زندگی سادهای که داشتند پرداخته و گفت: در خانه ما تنها چهار تشک و یک حصیر و یک کمد پلاستیکی وجود داشت و زمانی که شیخ «احمد یاسین» به مناسبت ازدواجمان مبلغی پول به ما هدیه داد شهید محمد آن را به گردانهای القصام بخشید و حتی اتاقی که شهید «صلاح شحاده» به ما داده بود را هم به جوان دیگری داد تا بتواند ازدواج کند.
وی با اشاره به اینکه شهید محمد الضیف دائما مجبور بود در ماموریت باشد و کمتر به خانه میآمد گفت: من برای توجیه تنهایی خودم به مردم میگفتم که شوهرم مهاجر است. بیشتر ملاقاتهای ما با همسرم در خارج از خانهای که در آن زندگی میکردیم انجام میشد و در اغلب موارد هفتهها از او خبر نداشتم؛ به ویژه اگر وضعیت امنیتی با دشمن صهیونیستی رو به وخامت میرفت. وضعیت امنیتی ما پیچیده بود و چشمان من بسته میشد و برای دیدار با همسرم از ماشینی به ماشین دیگر و از منطقهای به منطقه دیگر منتقل میشدم.
بر اساس گزارش الجزیره ، در اینجا باید اشاره کنیم که شهید محمد الضیف به اصرار مادر همسر اولش بعد از اینکه غدیرصیام صاحب فرزند نشده بود، در سال 2007 برای بار دوم ازدواج کرد و صاحب چهار فرزند شد و بعد از آن خداوند به شهید الضیف و همسر اولش سه قلو هدیه کرد.
بر اساس این گزارش، شهید محمد الضیف، همسر دوم و دو فرزندش را بعد از حمله هوایی ارتش اشغالگر به خانهای که آنها در آن حضور داشتند در جریان حمله سال 2014 از دست داد.
سوءقصدهای مکرر ارتش صهیونیستی برای ترور شهید الضیف
غدیر صیام در ادامه این گفتگو به تلاشهای مکرر رژیم صهیونیستی برای ترور شهید محمد الضیف پرداخته و اظهار داشت: در دو مورد از این تلاشها شهید محمد الضیف مجروح شد. اولین مورد به زمانی برمیگردد که نظامیان صهیونیست در سپتامبر 2002 خودروی او را در خیابان جلا در مرکز شهر غزه مورد هدف قرار دادند و محمد چشم چپ خود را در این سوء قصد از دست داد. دومین مورد هم مربوط به حمله صهیونیستها به یک خانه در سال 2006 بود که منجر به سوختگی شدید و شکستگی در کمر محمد الضیف شد و بسیار سخت میتوانست راه برود. بعد از مجروحیت محمد، من اصول اولیه پرستاری را آموختم و به پرستار شخصی او تبدیل شدم.
همسر شهید محمد الضیف ادامه داد که محمد مدرک لیسانس خود در رشته زیست شناسی را از دانشگاه اسلامی گرفت و همواره من را تشویق به ادامه تحصیل میکرد و زمانی که در مرور درس زبان انگلیسی در امتحانات دبیرستان مشکل داشتم به من کمک میکرد.
شهید الضیف حتی نمیتوانست هنگام تولد فرزندانش حضور داشته باشد
شهید محمد الضیف به دلیل شرایط امنیتی از مناسبتهای خانوادگی دور بود و حتی نتوانست در مراسم تدفین همسر دوم و فرزندانش شرکت کند. او در مراسم عزای پدر و مادرش هم حضور نداشت و حتی شاهد تولد هیچ یک از فرزندانشان نبود.
ام خالد افزود: شهید محمد الضیف از هر فرصتی برای شاد کردن فرزندانش استفاده میکرد تا بتواند بخشی از غیبت خود را جبران کند. او جشن تولد همه فرزندانش را در یک روز و زمانی که فرصت ملاقات با آنها داشت برگزار میکرد. در برخی مواقع غیبت محمد به بیش از 50 روز میرسید و این اتفاق زمانی میافتاد که تهدیدات امنیتی بالا میرفت. اما او هرگز برخلاف چیزی که صهیونیستها ادعا میکردند تغییر چهره نداد و ظاهرش را عوض نکرد.
شهید محمد الضیف همواره فرزندانش را به حفظ قرآن توصیه میکرد و از آنها میخواست که همواره در راه خدا گام بردارند.
لحظات شاد و غمگین زندگی مرد سایه مقاومت
ام خالد در ادامه به لحظات سرنوشت ساز در زندگی شهید الضیف و غمگینترین لحظات زندگی او اشاره کرده و گفت: زمانی که نیروهای اشغالگر صهیونیستی زنان حافظ قرآن را در محوطه مسجد الاقصی مورد آزار و اذیت قرار میدادند، شهید محمد الضیف بسیار غمگین میشد و ز مانی که مردم شعار میدادند «شمشیر را مقابل شمشیر قرار بده، ما مردان محمد الضیف هستیم»، او احساس میکرد که بار بسیار سنگینی روی دوش اوست. یکی دیگر از غمگینترین لحظات زندگی شهید الضیف هم زمانی بود که «یاسر طاها» از فرماندهان گردانهای القسام در تابستان 2003 به شهادت رسید.
وی ادامه داد: اما شادترین لحظه زندگی شهید الضیف زمانی بود که در معامله وفاداری به آزادگان در سال 2011 تعداد زیادی از اسرای فلسطینی آزاد شدند و او در آن زمان گفت که امروز ما مردگان را زنده کردیم.
ام خالد درباره زندگی ساده شهید محمد الضیف هم گفت که او همواره به دور از تجملات زندگی میکرد و غذاهای رایج و ساده مانند لوبیا، بامیه، ملوخیه و ژمانیه را دوست داشت و آشپزی هم بلد بود و در پخت مجدره مهارت داشت.
فرماندهای که صدها خانه ساخت اما بدون داشتن خانه از دنیا رفت
غدیر صیام افزود: شهید محمد الضیف همچنین فوتبالیست خوبی بود و بازیهای جام جهانی را دنبال میکرد. او طرفدار بارسلونا و تیم الاهلی بود. محمد توجه زیادی به نیازمندان و فقرا داشت و یک بار علی رغم مشغلههای زیاد خود، شخصا پیگیر درمان یک زن فقیر مبتلا به بیماری سرطان شد تا اینکه درمان او در خارج به پایان رسید. محمد همچنین بخش عمدهای از حقوق ماهانه خود را به نیازمندان اختصاص داده بود و در یک سال بر بازسازی 270 خانه برای نیازمندان با حمایت گردانهای القسام نظارت داشت. این در حالی است که ما خودمان خانهای نداشتیم و ابوخالد در حالی این دنیا را ترک کرد که در آن خانهای نداشت.
خانواده شهید محمد الضیف که در جریان جنگ همانند دیگر مردم غزه آواره شده بودند، آخرین دیداری که با او داشتند به تاریخ 6 اکتبر 2023 یعنی ساعاتی قبل از عملیات طوفان الاقصی برمیگردد و شهید الضیف در آن زمان به آنها گفت که ما باید وظیفه خود را در قبال اسرا و مسجد الاقصی انجام دهیم.
ام خالد میگوید: شهید محمد الضیف آرزو داشت آزادی مسجد الاقصی را ببیند و در قدس خانهای برای خود داشته باشد. او همه رنجهایی که مردم فلسطین از اسارت، جراحت، از دست دادن همسر و فرزندان و سپس شهادت متحمل شده بودند را در خود جمع کرده بود.
همسر شهید محمد الضیف در طول سالهایی که با او زندگی کرد مسیر جهادی همسرش را مستند کرده و در مورد مسائل محرمانهای که برای عموم مردم آشکار نبود با او گفتگو میکرد و قرار است به زودی این جزئیات را در کتابی که 30 سال مقاومت شهید الضیف را نشان میدهد منتشر کند.
انتهای پیام/